هر که بالاست مر او را چه غم است
هر که آن جاست مر او را چه غم ست
که از این سو همه جانست و حیات
که از این سو همه لطف و کرم است
خود از این سو که نه سویست و نه جا
قدم اندر قدم اندر قدمست
این عدم خود چه مبارک جایست
که مددهای وجود از عدمست
همه دلها نگران سوی عدم
این عدم نیست که باغ ارمست
این همه لشکر اندیشه دل
ز سپاهان عدم یک علمست
ز تو تا غیب هزاران سالست
چو روی از ره دل یک قدمست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.