الا میر خوبان هلا تا نرنجی
بهانه نگیری و از ما نرنجی
توی یار غارم امید تو دارم
که سر را نخارم نگارا نرنجی
تو جانان مایی تو خاصان مایی
ز هر جا برنجی از اینجا نرنجی
توی شب فروزم توی بخت و روزم
که امشب بخندی و فردا نرنجی
یکی مشت خاکیم ای جان چه باشد
که از ما و زینها و زانها نرنجی
چو دانا و نادان شدند از تو شادان
ز نادان نگیری ز دانا نرنجی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق شاعر نسبت به محبوبش میپردازد. شاعر از محبوب میخواهد که از او و دیگران رنجش به دل نگیرد و به جای آن بر عشق و دوستی تمرکز کند. او به اهمیت رابطهشان اشاره میکند و ابراز امیدواری دارد که محبوب، با لبخند و شادی، از ناراحتی پرهیز کند. همچنین، شاعر به این نکته اشاره میکند که در نهایت، همه انسانها از خاک ساخته شدهاند و نباید به خاطر مسائل ناچیز ناراحت شوند.
هوش مصنوعی: ای خوبان، مراقب باش که نرنجی و بهانهای نیابی برای دلخوری از ما.
هوش مصنوعی: من در کنار تو، امیدم به توست که ناراحتیات را به من منتقل نکنی، ای زیبا.
هوش مصنوعی: تو محبوب من هستی و محبوب خاصان، از هر کجا که بیایی، از اینجا ناراحت نشو.
هوش مصنوعی: در شب سردی که در آن هستم، سرنوشت و روزگارم را انتظار دارم. امیدوارم که امشب بخندی و فردا ناراحت نشوی.
هوش مصنوعی: ما انسانها فقط یک مقدار خاک هستیم، بنابراین چرا از ما و اختلافات و مشکلات کوچک ناراحت شوی؟
هوش مصنوعی: وقتی که افراد با دانش و بیدانش از تو خوشحال میشوند، نباید از نادانی ناراحت شوی و همچنین از دانایی دلآزرده نگردی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.