آخر ای دلبر تو ما را مینجویی اندکی
آخر ای ساقی ز غم ما را نشویی اندکی
آخر ای مطرب نگویی قصه دلدار ما
گر نگویی بیشتر آخر بگویی اندکی
گر بدی گفتند از من من نگفتم بد تو را
این قدر گفتم که یارا تنگ خویی اندکی
در جمال و حسن و خوبی در جهانت یار نیست
شکرستانی ولیکن ترش رویی اندکی
این غزل را بین که خون آلود از خون دل است
بوی خون دل بیابی گر ببویی اندکی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این غزل دربارهی عشق و درد و غم دلداده است. شاعر از معشوق خود میخواهد که حداقل کمی به او توجه کند و او را نادیده نگیرد. او از ساقی میخواهد که از غم او بکاهد و از مطرب میخواهد تا داستان عشقش را بگوید. شاعر تأکید میکند که اگر دیگران از او بد گفتند، او تنها نگرانی و احساس دلتنگی خود را ابراز کرده است. او به زیبایی و خوبی معشوق اشاره میکند و میگوید که با وجود زیباییاش، بعضی اوقات ترشرو است. در نهایت، او احساسات عمیق و درد دلش را به تصویر میکشد و به وجود خون دلش اشاره میکند که نشاندهندهی غم و ناراحتی عاطفی اوست.
هوش مصنوعی: ای دلبر، تو کمی ما را دریاب و توجه کن، و ای ساقی، کمی از غم و اندوه ما بکاه.
هوش مصنوعی: ای نوازنده، چرا از داستان عشق ما نمیگویی؟ اگر نمیخواهی زیاد بگویی، حداقل کمی از آن را برای ما بازگو کن.
اگر درباره من برای تو، بد گفتهاند، من بدی تو را نگفتهام؛ تنها چیزی که گفتم اینکه کمی تنگخو و کمحوصله هستی.
در زیبایی و خوبی، در دنیا همتایی نداری، پر از شکر و لطف هستی اما کمی ترشرو و عصبانی هستی.
هوش مصنوعی: این غزل را بخوان که پر از درد و غم است. اگر کمی دقت کنی، میتوانی بوی غم و اندوه را از آن حس کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.