نکو بنگر به روی من نه آنم من که هر باری
ببین دریای شیرینی ببین موج گهر باری
کی بگریزد ز دست حق کی پرهیزد ز شست حق
قیامت کو که تا بیند به نقد این شور و شر باری
یکی دستش چو قبض آمد یکی دستش چو بسط آمد
نداری زین دو بیرون شو گه باش و سفر باری
چو عیسی گر شکر خندی شکرخنده ببین از وی
چو موسی گر کمر بندی بر آن کوه کمر باری
شدی دربان هر دونی به زیر بام گردونی
به کوی یار ما دررو که بینی بام و در باری
به شاخ گل همیگفتم چه میرقصی در این گلخن
درآ در باغ جان بنگر شکوفه و شاخ تر باری
عطارد را همیگفتم به فضل و فن شدی غره
قلم بشکن بیا بشنو پیام نیشکر باری
به گوش زهره میگفتم که گوشت گرم شد از می
سر اندر بزم سلطان کن ببین سودای سر باری
چو سوسن صد زبان داری زبان درکش از این زاری
ز غنچه بسته لب بشنو ز خاموشان خبر باری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و شدت احساسات درونی خود اشاره میکند و با استفاده از تصاویر طبیعی و فرهنگی، مخاطب را دعوت میکند به تماشای زیباییها. او به حق و عدالت اشاره میکند و میپرسد که آیا کسی میتواند از دست حق فرار کند. همچنین، شاعر از مفهوم قیامت سخن میگوید و به دو حالت انسانی – قبض و بسط – اشاره میکند که نشاندهنده تحولات روحی انسان است.
شاعر با ارجاع به شخصیتهای مذهبی مانند عیسی و موسی و همچنین به تصاویری از گل و باغ، زندگی و عشق را توصیف میکند و به یادآوری زیباییهای موجود در جهان میپردازد. همچنین، او به انسانها توصیه میکند که به تجربیات و نشانههای پیرامون خود توجه کنند و از لذایذ زندگی بهرهمند شوند. در کل، شعر با دعوت به تماشای زیباییها و درک عمیقتر از زندگی و حقیقت، پیام تحسین و عشق به زندگی و هنر را منتقل میکند.
هوش مصنوعی: به زیبایی به چهره من نگاه کن. من آن کسی نیستم که در هر بار دیدن، فقط یک تصویر ساده از خودم ارائه دهم. بلکه همچون دریایی از شیرینی و زیبایی، پر از جواهرات و ارزشهای درونی هستم.
هوش مصنوعی: چه کسی میتواند از دست خدا فرار کند؟ چه کسی میتواند از سرنوشت و تقدیر الهی خود را کنار بکشد؟ روز قیامت کجاست که انسان بتواند به وضوح ببیند چه آشوبها و هیاهوهایی در زندگیاش رخ داده است؟
هوش مصنوعی: هر کسی ممکن است در زندگی خود در شرایط مختلفی قرار بگیرد؛ گاهی احساس کمبود و محدودیت میکند و گاهی هم اوج آزادی و وسعت را تجربه میکند. در واقع، باید یاد بگیریم که از این دو حالت بگذریم و نه به یکی از آنها بچسبیم و نه در آن گیر کنیم، بلکه باید همیشه در حال حرکت و پیشرفت باشیم.
هوش مصنوعی: اگر عیسی با لبخند شکرآمیزش بخندد، باید به تماشای آن لبخند شیرین بنشینی. و اگر موسی، کمربندش را در کوه ببندد، بار سنگین و مسئولیتهایش را بر دوش میگیرد.
هوش مصنوعی: تو به دربان هر دو جهان تبدیل شدهای، زیر سقف آسمان. به کوی دوست برو و ببیند در و بام آنجا را.
هوش مصنوعی: به گل گفتم چرا در این مکان تاریک و خفه میرقصی؟ بیا به باغ جان نگاه کن، جایی که شکوفهها و شاخهای تازهتری وجود دارد.
هوش مصنوعی: من به عطارد میگفتم که به خاطر دانش و مهارتش مغرور شده است. قلم را بشکن و بیا تا پیام نیشکر را بشنوی.
هوش مصنوعی: به زهره میگفتم که حالا که در کنار شراب هستی و در محضر سلطان قرار داری، احساسات و افکار عاشقانهات را نشان بده و ببین چه تغییراتی در دلت به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: اگر مانند سوسن، صد زبان داشته باشی، از این غم و اندوهی که داری، زبان خود را درک کن. از غنچهای که لبهایش بستهاند، سخنان خاموشان را بشنو و از آنها خبری را دریافت کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.