آمد آمد نگار پوشیده
صنم خوش عذار پوشیده
داد از گلستان حسن و جمال
باغ را نوبهار پوشیده
در زمین دل همه عشاق
رسته شد سبزه زار پوشیده
آن دم پرده سوز گرمش را
هر طرف گرمدار پوشیده
همگنان اشک و خون روان کرده
خونشان در تغار پوشیده
بوی آن خون همیرسد به دماغ
همچو مشک تتار پوشیده
تا از آن بو برند مشتاقان
سوی آن یار غار پوشیده
شمس تبریز صدقه جانت
بوسهای یا کنار پوشیده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از زیبایی و جذابیت محبوبش میگوید که مانند نگاری پوشیده است. او به زیباییهای طبیعت و فصل بهار اشاره میکند که باغ را پر از شادابی کرده است. در دل عاشقان، سبزه و گل روییده و عشق و اشک در آنها جاریست. بوی خوشی که همچون مشک به مشام میرسد، یادآور احساسات عمیق عاشقان است. در پایان، شاعر به شمس تبریز، معشوق خود، اشاره میکند و از او میخواهد که بوسهای هدیه دهد یا در کنار او باشد.
هوش مصنوعی: دختر زیبا و دلربا با چهرهای جذاب و پوشیده نزد ما آمد.
هوش مصنوعی: از زیباییهای گلستان عشق و زیبا رویی، باغ در فصل نو بهار پوشیده شده است.
هوش مصنوعی: در دل همه عاشقان، سبزهزاری سرسبز و پرجنبوجوش روییده شده است.
هوش مصنوعی: در آن لحظه، پردهای که حرارتش همه جا را گرم کرده است، به طور کامل مخفی شده است.
هوش مصنوعی: دوستان و همقطاران در حال گریه و خونریزی هستند و خونشان در ظرفی پنهان شده است.
هوش مصنوعی: بوی آن خون به مشام میرسد، همچون عطر مشک که در زیر پوشش تاتاری پنهان شده است.
هوش مصنوعی: مشتاقان به ارادت، برای رسیدن به آن یار محبوب، در جستجوی نشانهها و علائمی هستند که آن را پنهان کرده است.
هوش مصنوعی: شمس تبریز، جانتو به من بده و من بوسهای از تو میگیرم یا اینکه کنارت قرار میگیرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.