چو اندرآید یارم چه خوش بود به خدا
چو گیرد او به کنارم چه خوش بود به خدا
چو شیر پنجه نهد بر شکسته آهوی خویش
که ای عزیز شکارم چه خوش بود به خدا
گریزپای رهش را کشان کشان ببرند
بر آسمان چهارم چه خوش بود به خدا
بدان دو نرگس مستش عظیم مخمورم
چو بشکنند خمارم چه خوش بود به خدا
چو جان زار بلادیده با خدا گوید
که جز تو هیچ ندارم چه خوش بود به خدا
جوابش آید از آن سو که من تو را پس از این
به هیچ کس نگذارم چه خوش بود به خدا
شب وصال بیاید شبم چو روز شود
که روز و شب نشمارم چه خوش بود به خدا
چو گل شکفته شوم در وصال گلرخ خویش
رسد نسیم بهارم چه خوش بود به خدا
بیابم آن شکرستان بینهایت را
که برد صبر و قرارم چه خوش بود به خدا
امانتی که به نه چرخ در نمیگنجد
به مستحق بسپارم چه خوش بود به خدا
خراب و مست شوم در کمال بیخویشی
نه بدروم نه بکارم چه خوش بود به خدا
به گفت هیچ نیایم چو پر بود دهنم
سر حدیث نخارم چه خوش بود به خدا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساس خوشحالی و شوق خود نسبت به وصال معشوق اشاره میکند. او از لحظات عاشقانهای سخن میگوید که در کنار یار به سر میبرد و این لحظات را بهترین و خوشایندترین زمانها میداند. به تصویر کشیدن عشق و زیباییهای آن، مانند شیر و آهو، همچنین لذتهای ناشی از بودن با معشوق و بیخیالی از زمان، از مضامین اصلی شعر است. شاعر به وصف احساسات عمیق خود میپردازد و در نهایت از عشق به عنوان تنها دارایی خود یاد میکند. در حقیقت، او میخواهد بگوید که با وجود تمامی سختیها و مشکلات، عشق و وصال یار همه چیز را برایش معنا میدهد.
هوش مصنوعی: وقتی معشوقم وارد شود، چه خوش میشود به یاری خدا، و وقتی او دستم را بگیرد، چه خوش میشود به یاری خدا.
هوش مصنوعی: شیر، با قدرت بر آهو مینشیند و با علاقه میگوید: ای عزیز شکارم، چقدر خوشبخت است که تو در دست منی، به خدا.
هوش مصنوعی: اگر کسی را به زور و به آرامی به آسمان چهارم ببرند، به نظر خداوند بسیار خوشایند خواهد بود.
هوش مصنوعی: به خاطر دو چشم شگفتانگیزش، به شدت شیدا و سرمستم. اگر روزی خماریام را بشکنند، چه خوشبختی بزرگی خواهد بود!
هوش مصنوعی: وقتی که جان خسته و رنجیده، تنها با خدا صحبت کند و بگوید که جز تو هیچ چیز دیگری ندارم، چه زیبا و دلنشین است این گفت و گو با خدا.
هوش مصنوعی: جواب او از جایی خواهد آمد که من دیگر به هیچ کس تو را واگذار نکنم. این به خدا خوشحالکننده خواهد بود.
هوش مصنوعی: شب وصال که به سر میرسد، خوشحالی و شادی من از روز روشنی بیشتر میشود و دیگر برایم فرقی نمیکند که روز باشد یا شب. چه خوب خواهد بود اگر این شب به سرعت بیاید!
هوش مصنوعی: وقتی که در کنار معشوقم شاداب و سرزنده میشوم، نسیم بهاری که به آرامی میوزد، نعمت بزرگی به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: دلم میخواهد به سرزمین شیرینی برسم که در آن همه چیز بینهایت خوش و لذتبخش است، جایی که درد و رنج من به کلی فراموش شود. چه خوب خواهد بود که به چنین مکانی بروم!
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که امانتی بزرگ و با ارزش وجود دارد که ظرفیت و توانایی نگهداری آن در دنیا وجود ندارد. بنابراین، اگر این امانت را به کسی که شایسته و لایق است بسپارم، بسیار پسندیده و نیکو خواهد بود و در این کار به خدا توکل میکنم.
هوش مصنوعی: میخواهم در حالتی بیدار و غرق در لذت بیخبری و بیتوجهی باشم. نه به دنبال مکان خاصی برای سکونت باشم و نه دغدغهای داشته باشم، که این وضعیت برایم بسیار خوشایند است.
هوش مصنوعی: نمیتوانم در گفتارهایم سخنی بزنم یا به موضوعی اشاره کنم، زیرا دلم پر از حرفهای ناگفته است. اما بر این باورم که اگر فرصت بیان این احساسات را داشتم، شیرین و دلپذیر میبود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
زخود سری بدرآرم چه خوش بود بخدا
زپوست مغز برآرم چه خوش بود بخدا
فکنده ام دل و جانرا بقلزم غم عشق
اگر دری بکف آرم چه خوش بود بخدا
کنم زخویش تهی خویشرا ازخود برهم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.