ای آنک از میانه کران میکنی مکن
با ما ز خشم روی گران میکنی مکن
دربند سود خویشی و اندر زیان ما
کس زین نکرد سود زیان میکنی مکن
راضی شدی که بیش نجویی زیان ما
این از پی رضای کیان میکنی مکن
بر جای باده سرکه غم میدهی مده
در جوی آب خون چه روان میکنی مکن
از چهرهام نشاط طرب میبری مبر
بر چهرهام ز دیده نشان میکنی مکن
مظلوم میکشی و تظلم همیکنی
خود راه میزنی و فغان میکنی مکن
پایم به کار نیست که سرمست دلبرم
مر مست را بهل چه کشان میکنی مکن
گویی بیا که بر تو کنم صبر را شبان
بر بره گرگ را چه شبان میکنی مکن
در روز زاهدی و به شب زاهدان کشی
امشب که آشتی است همان میکنی مکن
ای دوستان ز رشک تو خصمان همدگر
این دوست را چه دشمن آن میکنی مکن
گویی که می مخور پس اگر می همیدهی
مخمور را چه خشک دهان میکنی مکن
گویی چو تیر راست رو اندر هوای ما
پس تیر راست را چه کمان میکنی مکن
گویی خموش کن تو خموشم نمیهلی
هر موی را ز عشق زبان میکنی مکن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به فردی خطاب میکند و از او میخواهد که کارهای ناپسند و ظالمانهاش را متوقف کند. او به این فرد میگوید که دیگران را مورد آسیب قرار ندهد و به خودخواهیاش پایان دهد، زیرا همواره در پی منافع خود است. شاعر از او میخواهد که شادی و نشاط او را نگیرد و از مظلومکشی و تظلم اجتناب کند. همچنین به او یادآوری میکند که در روز ظاهر زاهدی دارد، اما شبها به ظلم و خیانت میپردازد. در نهایت، شاعر به دوستی و برادری تاکید میکند و از او میخواهد که به جای خصومت، محبت و آرامش را انتخاب کند.
هوش مصنوعی: ای کسی که در میان مرزها میدرخشی، با ما خشمگین نباش و از چهرهی عبوس خود دوری کن.
هوش مصنوعی: در قید نفع خودت هستی و به خسارت ما توجهی نداری. هیچکس به خاطر ضرر ما کاری انجام نمیدهد، پس دست از زیانرسانی به ما بردار.
هوش مصنوعی: خوشحال شدی که بیشتر از این به ضرر ما نپردازی، این کار را به خاطر رضایت شاهان انجام نده. نباید این کار را انجام دهی.
هوش مصنوعی: تو به جای شراب، سرکه و غم میدهی، و در جوی آب، خون را جاری میسازی، این کار را نکن.
هوش مصنوعی: از چهرهام شادی و خوشحالی را نبر، زیرا که با نگاهت نشانههایی از آن را بر چهرهام به نمایش میگذاری، پس این کار را انجام نده.
هوش مصنوعی: تو که بیگناهی را میکشی و از ظلم شکایت میکنی، خودت راهی را میروی و به بیعدالتی صدا بلند میکنی، پس این کار را نکن.
هوش مصنوعی: من در حالتی نیستم که بتوانم کاری انجام دهم، زیرا در عشق و شوق معشوق غرق شدم. به مستی کسی که حالت را متوجه نمیشود، نباید برسی و او را رنج بدهی.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که باید صبر کنم و با تو باشم، اما مثل شبانی که برهاش را مراقبت میکند، نمیتوانم اجازه دهم که گرگ (معنای خطر) به او نزدیک شود. پس بهتر است از کارهای خطرناک دوری کنیم.
هوش مصنوعی: امشب که زمان آشتی و صلح است، تلاش نکن که به کارهایی بپردازی که زاهدان در شب انجام میدهند، چون این رفتارها به زهد و دینداری معنا نمیبخشند.
هوش مصنوعی: ای دوستان، به خاطر حسادت شما به یکدیگر، چرا این دوست را دشمن میدانید؟ این کار را نکنید.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که اگر مینوشی، پس چرا در مورد کسی که مست است، دهانش را خشک میکنی؟ این کار را نکن.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که عشق یا جذابیتی در دل ما به وجود آمده که مانند تیر مستقیم به سمت ما پیش میآید. پس اگر این احساس به سوی ما میآید، نیازی به تلاشی برای هدایت آن وجود ندارد.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که تو در سکوتی عمیق به سر میبری و من نیز در این سکوت غرق شدهام. خواهش میکنم هر مویی را به عشق زبان نزن، زیرا این کار را نکن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.