چون در عدم آییم و سر از یار برآریم
از سنگ سیه نعره اقرار برآریم
بر کارگه دوست چو بر کار نشینیم
مر جمله جهان را همه از کار برآریم
گلزار رخ دوست چو بیپرده ببینیم
صد شعله ز عشق از گل گلزار برآریم
بر دلدل دل چون فِکنَد دولت ما زین
بس گَرد که ما از ره اسرار برآریم
چون از می شمس الحق تبریز بنوشیم
صد جوشِ عجب از خُم و خمّار برآریم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و وصال خداوند و جستجوی حقیقت میپردازد. شاعر میگوید وقتی از دنیا و فانیات فاصله بگیریم و به یار حقیقی نزدیک شویم، صدای عشق و محبت را از دل سنگها هم خواهیم شنید. در کارگاه دوستی، تمامی جهانیان را به عشق و کار معنوی دعوت میکنیم. وقتی به جمال دوست نگاه کنیم، شعلههای عشق از دل ما بیرون میزند. همچنین، در حالی که با شوق دل در پی اسرار هستیم، از طرفی از نوشیدن می گوید که حالاتی شگفتانگیز به ما میدهد و حالت نشئگی را برایمان به ارمغان میآورد. شعر در نهایت به لذتهای عمیق روحانی و وجدانی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: زمانی که از عدم خارج شویم و سر از محبوبمان برداریم، از دل سنگ سیاه فریاد اقرار و اعتراف سر خواهیم داد.
هوش مصنوعی: اگر در کنار دوست و در محیط او مشغول به کار شویم، میتوانیم با تلاش مشترک، تمام دنیا را به حرکت درآوریم و پیشرفت کنیم.
هوش مصنوعی: چهره زیبا و دلنواز دوست را بیپرده و بدون هیچ مانعی مشاهده کنیم، و از عشق با شوق فراوان، همانند شعلههایی که از گلزار برمیخیزند، برافروخته و سرشار از احساس شویم.
هوش مصنوعی: زمانی که حوادث و مشکلات بر دل ما غلبه میکنند، دولت و خوشبختی ما از این چالشها فراتر میرود و ما از طریق درک امور پنهان و معنوی میتوانیم به موفقیت برسیم.
هوش مصنوعی: وقتی از شراب شمس الحق تبریز بنوشیم، از خمر و ظرف آن به طرز شگفتانگیزی طغیانی از احساسات و شگفتیها در ما به وجود میآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.