گنجور

 
مولانا

نوح اندر بادیه کشتی بساخت

صد مثل‌گو از پی تسخیر بتاخت

در بیابانی که چاه آب نیست

می‌کند کشتی چه نادان و ابلهیست

آن یکی می‌گفت ای کشتی بتاز

و آن یکی می‌گفت پرش هم بساز

او همی‌گفت این به فرمان خداست

این بچربکها نخواهد گشت کاست