مولانا
»
مثنوی معنوی
»
دفتر اول
»
بخش ۱۶۹ - بازگشتن به حکایت علی کرم الله وجهه و مسامحت کردن او با خونی خویش
باز رو سوی علی و خونیش
وان کرم با خونی و افزونیش
گفت دشمن را همیبینم به چشم
روز و شب بر وی ندارم هیچ خشم
زانک مرگم همچو من خوش آمدست
مرگ من در بعث چنگ اندر زدست
مرگ بی مرگی بود ما را حلال
برگ بی برگی بود ما را نوال
ظاهرش مرگ و به باطن زندگی
ظاهرش ابتر نهان پایندگی
در رحم زادن جنین را رفتنست
در جهان او را ز نو بشکفتنست
چون مرا سوی اجل عشق و هواست
نهی لا تلقوا بایدیکم مراست
زانک نهی از دانهٔ شیرین بود
تلخ را خود نهی حاجت کی شود
دانهای کش تلخ باشد مغز و پوست
تلخی و مکروهیش خود نهی اوست
دانهٔ مردن مرا شیرین شدست
بل هم احیاء پی من آمدست
اقتلونی یا ثقاتی لائما
ان فی قتلی حیاتی دائما
ان فی موتی حیاتی یا فتی
کم افارق موطنی حتی متی
فرقتی لو لم تکن فی ذا السکون
لم یقل انا الیه راجعون
راجع آن باشد که باز آید به شهر
سوی وحدت آید از تفریق دهر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر به مقوله مرگ و زندگی از دیدگاه معنوی و عرفانی میپردازد. او به علی و اهل بیت او اشاره میکند و از عشق به آنها سخن میگوید. شاعر بیان میکند که مرگ برای او خوشایند است و حتی در آن احساس زندگی میکند. او بر این باور است که مرگ ظاهرش تلخ است، اما باطنش میتواند حیات واقعی باشد. همچنین، شاعر به این نکته اشاره دارد که وقتی انسان از دنیای فانی خارج میشود، به سوی وحدت و پیوستگی با اصل خود برمیگردد. او اعتقاد دارد که در مرگ نیز حیات وجود دارد و این حیات در عشق به خدا و اهل بیت نمایان میشود. این اشعار تصویری عمیق از نگرش عرفانی به مرگ و زندگی ارائه میدهند، جایی که مرگ نه تنها پایان نیست، بلکه شروعی نو است.
هوش مصنوعی: به سوی علی برگرد و بر او تکیه کن، زیرا او به خون و سادگی خود شریفی بزرگ و افزون دارد.
هوش مصنوعی: من هر روز و شب دشمن خود را میبینم، اما هیچ کینهای نسبت به او ندارم.
هوش مصنوعی: مرگ برای من به اندازهای دلپذیر است که گویی خودم آن را انتخاب کردهام و در روز قیامت برایم جذابیت خاصی خواهد داشت.
هوش مصنوعی: مرگ برای ما به معنای عدم وجود بود و بیبرگی برای ما نبودنِ حقیقی یا نداشتن چیزی را به ارمغان آورد.
هوش مصنوعی: ظاهر این موضوع نشاندهنده مرگ است، اما در باطن زندگی وجود دارد. به نظر میرسد که آنچه در ظاهر ناتمام و ناقص میآید، در حقیقت دارای عمق و پایداری است.
هوش مصنوعی: در رحم، جنین به دنیا میآید و سپس در جهان زندگی را آغاز میکند و این نشان از تازه شکفتن و رشد او دارد.
هوش مصنوعی: از آنجا که من به پایان عمر نزدیک میشوم و عشق و آرزوهای من مرا به سوی مرگ میکشانند، باید بگویم که به پایان رسیدن زندگیام حتمی است و نمیتوانم از آن فرار کنم.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر از چیزی شیرین و خوشایند دوری کنیم، در واقع خود را از آنچه که نیاز داریم محروم میسازیم. به عبارت دیگر، گاهی اوقات باید عوارض تلخ یا ناگواری را تحمل کنیم تا به چیزهای خوب و شیرین دست یابیم.
هوش مصنوعی: اگر دانهای تلخ باشد، مغز و حتی پوستهاش هم تلخ و ناخوشایند خواهد بود و این خاصیت ناخوشایند به خود آن دانه بازمیگردد.
هوش مصنوعی: مرگ من برایم شیرین شده است و زندگی دوبارهای بر اثر آن به سراغ من آمده است.
هوش مصنوعی: من را بکشید یا اینکه به من عیبجویی کنید، زیرا در واقع در کشتن من، زندگی جاودانهای نهفته است.
هوش مصنوعی: در مرگ من زندگی وجود دارد، ای جوان، چگونه میتوانم سرزمینم را ترک کنم، تا کی؟
هوش مصنوعی: اگر جدایی و دوری نبود، در این سکوت، نمیگفتیم که به سوی او بازمیگردیم.
هوش مصنوعی: این عبارت به معنای این است که کسی یا چیزی به زودی دوباره به شهر باز خواهد گشت و به سمت وحدت و همبستگی خواهد آمد، زیرا از جدایی و تفرقهای که در طول زمان وجود داشته، فرار میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.