بخش ۱۰۴ - در خواب گفتن هاتف مر عمر را رضی الله عنه کی چندین زر از بیت المال به آن مرد ده کی در گورستان خفته است
آن زمان حق بر عُمَر خوابی گماشت
تا که خویش از خواب نتوانست داشت
در عجب افتاد کاین معهود نیست
این ز غیب افتاد، بیمقصود نیست
سر نهاد و خواب بردش خواب دید
کآمدش از حق ندا جانش شنید
آن ندایی کاصل هر بانگ و نواست
خود ندا آنست و این باقی صَداست
ترک و کرد و پارسیگو و عرب
فهم کرده آن ندا بیگوش و لب
خود چه جای ترک و تاجیکست و زنگ
فهم کرده است آن ندا را چوب و سنگ
هر دمی از وی همیآید اَلَست
جوهر و اَعراض میگردند هست
گر نمیآید بلی زایشان ولی
آمدنشان از عدم باشد بلی
زانچ گفتم من ز فهم سنگ و چوب
در بیانش قصهای هشدار خوب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان تجربهای عمیق از خواب و بیداری میپردازد. شخصی در خواب فرو میرود و با نداهایی مواجه میشود که از منبعی آسمانی به او میرسد. او متوجه میشود که این ندا فراتر از زبان و فرهنگهای مختلف (مانند ترک و فارسی و عربی) است و همه قادر به درک آن هستند. حتی چوب و سنگ نیز به این ندا گوش میدهند. این تجربه بیانگر اثری از وجود و آگاهی است که از سرشت انسان و اشیاء نشأت میگیرد. شاعر در نهایت به این نکته اشاره میکند که آگاهی و وجود هر چیزی در نهایت از عدم ناشی میشود و این را به ما یادآوری میکند.
هوش مصنوعی: در آن زمان، خداوند خواب عُمَر را قرار داد تا او نتواند از خواب بیدار شود و به آرامش خود ادامه دهد.
هوش مصنوعی: تعجب کردهام که این وضع عادی نیست و به نظر میرسد که از عالم غیب سرچشمه گرفته و بیدلیل نیست.
هوش مصنوعی: او سرش را بر زمین گذاشت و خوابش برد. در خواب ندايی از جانب حق شنید که جانش را فرا میخواند.
هوش مصنوعی: صدایی که از آن در هر آهنگ و نوا شنیده میشود، خود ندا است و بقیه صداها تنها زاده همین ندا هستند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که افرادی از اقوام مختلف، از جمله ترکها، کردها، فارسیزبانها و عربها، صدای خاصی را که بدون گوش و لب نیز قابل فهم است، درک کردهاند. به عبارتی، این ندا یا حقیقتی فراتر از زبان و واژهها قابل فهم است و همهی انسانها، فارغ از زبان مادریشان، میتوانند آن را درک کنند.
هوش مصنوعی: انسانی که به شناخت و درک عمیقتری از خود و دنیایش رسیده است، دیگر نه به ملیت و نژاد خود اهمیت میدهد و نه به ظواهر دنیوی. او صدای حقیقت را شنیده و به آن اهمیت میدهد، حتی اگر از مواد بیاحساس مانند چوب و سنگ باشد.
هوش مصنوعی: هر لحظه از او وجود و ماهیت به وجود میآید و ویژگیها و صفات تغییر میکنند و شکل میگیرند.
هوش مصنوعی: اگرچه آنها زایشی ندارند و نمیتوانند به دنیا بیایند، اما آمدن آنها از عدم و نیستی ممکن است.
هوش مصنوعی: از آنجا که من دربارهی درک سنگ و چوب سخن گفتم، داستانی را در این باره به خوبی روایت کردم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.