|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و کینه سخن میگوید. او بیان میکند که آتش کینهی معشوقش دلش را شعلهور کرده است و او باوجود غمهایش، هنوز سوخته نیست. همچنین اشاره میکند که در مکتب عشق، علم وفا و محبت را آموخته است، دانشی که قابل یادگیری نیست.
هوش مصنوعی: ای آتش کینه تو به آسانی من را سوزاندهای، اما از غمت هنوز به آتش نیفتادهام.
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، تجربهای از محبت و وفاداری کسب کردهام که قابل یادگیری نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
گفتی که به وقت مجلس افروختنی
آیا که چه نکتهاست بردوختنی
ای بیخبر از سوخته و سوختنی
عشق آمدنی بود نه آموختنی
ای بیخبر از سوخته و سوختنی
عشق آمدنی بود نه آموختنی
شمعی است دل مراد افروختنی
چاکیست ز هجر دوست بردوختنی
ای بیخبر از ساختن و سوختنی
عشق آمدنی بود نه آموختنی
چون شعله ز خویش باش افروختنی
ذاتی بود این هنر، نه آموختنی
کو آتش عشقی، که شده در تن من
چون رشته ی شمع، هر رگی سوختنی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.