خونم ز لب بوسه فریب تو هوس ریخت
آخر ز غمت خون مرا بین که چه کس ریخت
با حسرت گلشن چه کند مرغ گرفتار
صیاد چه شد گل به در و بام قفس ریخت
از عشق تو داد آنکه مرا شب همه شبپند
در آتش سوزان همه خار و همه خس ریخت
آن بیدل مستم که ز تمهید تو آخر
شب خون مرا بر سر کوی تو عسس ریخت
از گرد یتیمی چو گهر زنده بگورم
گردون ز غمت بر سر من خاک ز بس ریخت
زین باغ مجو خاطر آزاده که صیاد
از غنچه بهر شاخ گلی رنگ قفس ریخت
مشتاق ز پا ماند به راه طلب آخر
پر زد ز بس از شوق شکر بال مگس ریخت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و ناامیدی عاشق است که از عشق و فراق معشوق رنج میبرد. شاعر با استعاراتی زیبا و عاطفی، حال خود را توصیف میکند؛ از حسرت و اندوهی که از جدایی معشوق به دل دارد تا تلخی زندگی و تنهایی. او به تصویر میکشد که چگونه عشقش به او آسیب رسانده و در این راه، زخمهای عاطفی و غمهایش را به تصویر میکشد. کل اثر حاکی از احساس عمیق و پیچیدهای است که عاشق نسبت به معشوق خود دارد و نشاندهنده تسلط درد و آرزو بر زندگی اوست.
هوش مصنوعی: عشق و جذبه تو باعث شد که دلم بشکند و غم تو باعث شد که اشک هایم بریزد. حالا خون دل من را ببین که چقدر به خاطر تو ریخته شده است.
هوش مصنوعی: مرغی که در قفس گرفتار شده، با حسرت به باغچه مینگرد و حس میکند که گلهای زیبا چطور به دور و بالای قفس ریختهاند. زندگی او در قفس به او این امکان را نمیدهد که از زیباییهای بیرون لذت ببرد و غم اسارتش سنگینی میکند.
هوش مصنوعی: عشق تو باعث شد که کسی که شبها را در آتش دلسوزی میگذراند، همه دردها و رنجهایش را بر من بریزد.
هوش مصنوعی: من آن شخص شیدایی هستم که آمادهسازی تو، در نهایت شب، باعث شد تا نگهبان خونم را در کوی تو بریزد.
هوش مصنوعی: از درد یتیمی مثل جواهری زنده از خاک برمیآیم، آسمان به خاطر غمت بر سرم خاک فراوانی ریخته است.
هوش مصنوعی: در این باغ به آزادی و خوشی نپر، زیرا شکارچی از گلها و غنچهها به خاطر زیبایی و رنگ آنها در قفس ظلمت میسازد.
هوش مصنوعی: عاشق به خاطر آرزوی خود از پا افتاده و در مسیر طلبش مانده است. در نهایت، به خاطر اشتیاق زیادش، بال خود را پرواز کرد و شکر مگس به زمین ریخت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیتابی عشق این همه نیرنگ هوس ریخت
عنقا پری افشاندکه توفان مگس ریخت
مستغنیگشت چمن و سیر بهاریم
بیبال و پریها چقدرگل به قفس ریخت
از تاب و تب حسرت دیدار مپرسید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.