کسیکه دور شدت چون ز آستان میرد
به آنکه بر درت از جور پاسبان میرد
شهید میرد اسیر قفس چه رشک برد
بطایری که چو میرد در آشیان میرد
کسیکه زنده عشقست جاودان باقیست
وگرنه دارد اگر صدهزار جان میرد
زبس بمرغ چمن هجر گل بود دشوار
بهار ناشده آن به که در خزان میرد
اجل نمیکشدش خسته تو بیماریست
که جان دهد چو بدست تو جانستان میرد
مبر ز عاشق و منشین به ابوالهوس نه رواست
ز هجر و وصل تو این زنده ماند آن میرد
نهان بکنج غمت بیتو داد جان مشتاق
چو آن غریب که در گوشه نهان میرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.