و پادشاه موفق آنست که تامل او از خواتم کارها قاصر نیاید. و نظر بصیرت او به اواخر اَعمال محیط گردد، و نهمت به اختیار کمآزاری و ایثار نکوکاری مصروف دارد، و سخن بندگان ناصح را استماع نماید.
بدکاستن و نیک فزودن باید
زیرا که همیکشت درودن باید
و معلوم است که ملک به رای صایب و فکرت ثاقب خویش مستقل است و از شنودن این ترهات مستغنی، و هر مثال که دهد جز به تلقین دولت و الهام سعادت نتواند بود. و به دست بندگان همین است که در تقریر نصایح اطناب لازم شمرند. مگر بعضی از حقوق اولیای نعم به ادا رسد. و بنده این قدر مقرر میگرداند که: اگر رای ملک بیند که زبانهای خاص و عام ثنای او را گویان باشد و دلهای او را جویان.
هر کجا فریاد خیزد مقصد فریاد باش
سایه بر مظلوم گستر آفتاب داد باش
و شاه ازین موعظت مستغنی است، و این غلو بدان رفت تا برای یک زن چندین فکرت به ضمیرِ مبارک راه ندهد، که از تمتع دوازده هزار زن که در خدمتسرایاند باز مانَد و ازان فایدهای حاصل نیاید.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.