زمین را بخون لعل گون ساختند
تو گفتی فلک را نگون ساختند
کنازنگ زوبین هندی گرفت
بر نیو آمد چو دیو شکفت
چنان زدش بر سینه زخم درشت
چه زوبین برون رفت بازاو پشت
چه کوه از بر اسب غلطید نیو
به میدان روان شد کنازنگ دیو
چه شد کشته نیو اندران رزمگاه
سپاهش گریزان بشد پیش شاه
شنیدند آن نامدارن ازوی
برفتند پیش یل جنگجوی
بگفتند توپال خنجر گزار
پیام آوریده بر شهریار
چه فرمان دهد سرور انجمن
بگفتا کش آرید نزدیک من
ببردند آنرا بر شاه نو
چه توپال آمد بر شاه کو
زمین را ببوسید گفتا بدوی
که ای نامورشاه آزاده خوی
درودت رسانم بهیتال شاه
همی گویدت ای سرافرازگاه
دو هفته است کاشوب جوئیم و جنگ
پی کین بهر سوی بربسته تنگ
دمی پهلوانان نیاسوده اند
یکی جام با هم نپیموده اند
نه با کام دل هیچ پرداختند
نه یک لحظه خوان خورش ساختند
نه از بستر خواب یکدم غنود
نه کس از میان تیغ کین برگشود
سپه را چنین جام می آرزوست
اگرچه بسی را شما تندخوست
دو هفته کنون رامش آریم و جام
وز آن پس بکوشیم از بهرنام
چه بشنید گفتار مرد دلیر
بدو گفت کای مرد برنای خیر
ز من شاه را گوی پاسخ چنین
که هر چند خواهی تو رامش گزین
به چنگ از سر کار خواهی سپاه
نپیچیم ما سر ز فرمان شاه
چه آن گفته بشنید توپال زود
بر شاه هیتال آمد چه دود
بیامد بر شاه و آن باز گفت
چه بشنید هیتال این درشگفت
بفرمود تا مؤبد آمد به پیش
نشاندش به نزدیکی تخت خویش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، به داستانی از جنگ و نبرد پرداخته شده است. در ابتدا، زمین به رنگ لعل درآمده و آسمان به حالت ناامیدی و تیره در آمده است. شخصیتهای اصلی، «نیو» و «کنازنگ»، در میدان جنگ درگیر میشوند. کنازنگ به نیو ضربهای میزند که او را زخمی میکند و در ادامه جنگ، نیو به زمین میافتد و سپاهش برای نجات به سوی شاه فرار میکنند.
شاه، پس از شنیدن گزارشات از جنگ و وضعیت سپاه، دستور میدهد که قهرمانان نزد او بیایند. «توپال»، یکی از پیامرسانان، به نزد شاه میآید و وضعیت جنگ را برای او تعریف میکند. او به شاه میگوید که دو هفته است که قهرمانان آرامش ندارند و به تلاشی بیوقفه برای انتقام و پیروزی مشغولند. شاه به توپال پاسخ میدهد که اگرچه میتوانند آرامش را انتخاب کنند، ولی فرمان او بر سپاه واجب است و آنها نمیتوانند از دستور پادشاه سرپیچی کنند.
در نهایت، شاه دستور میدهد تا «مؤبد» (روحانی) به نزد او بیاید و کنار تخت او بنشیند، که نشاندهنده اهمیت دین و نمایندگان آن در میان جنگاوران و فرمانروائی است. این متن به نوعی چالشهای رهبران و جنگجویان را در برابر مسئولیتهای خود نشان میدهد.
هوش مصنوعی: زمین را به رنگ قرمز و لعل مانند ساختند، اما تو میگویی که آسمان را به رنگ تیره و سیاه درآوردهاند.
هوش مصنوعی: دختر زوبین هندی کنار آمد و مانند دیو شکفت و آشکار شد.
هوش مصنوعی: او به شدت بر سینهاش زخم عمیقی زد، به گونهای که گویی نیزهای از پشت او بیرون آمده است.
هوش مصنوعی: سوارکاری از روی اسب به زمین افتاد و در میدان به سمت دژ دیو حرکت کرد.
هوش مصنوعی: چرا نیو در میدان جنگ کشته شد؟ سپاهش به سمت شاه فرار کردند.
هوش مصنوعی: نامآوران از او خبر شنیدند و به سوی یل جنگجو رفتند.
هوش مصنوعی: گفتند که مردی ناتوان با خنجر در دست پیام آورده است تا پیامی برای پادشاه بیاورد.
هوش مصنوعی: سرور انجمن فرمان میدهد که نزدیک من بیاورید.
هوش مصنوعی: آن را به پیش شاه نو بردند، چه خوشحالی و شادی بر شاه حاکم شد.
هوش مصنوعی: زمین را ببوسید و گفت: ای شاه آزاد و نامدار، به حرکت درآیید.
هوش مصنوعی: سلام و درود به تو، ای شاه بزرگوار، که همواره در جایگاه بلند و برجستهای قرار داری.
هوش مصنوعی: دو هفته است که در جستجوی کاشوب هستیم و در جنگی که برای انتقام به پا شده، همه جا به شدت بسته و محدود شده است.
هوش مصنوعی: پهلوانان لحظهای آرامش نداشتهاند و هنوز یک جام را با هم نوشیده و جشن نگرفتهاند.
هوش مصنوعی: نه کسی نتوانست به خواستهاش برسد و نه هیچکس حتی برای یک لحظه هم که شده، از زندگی لذت برد.
هوش مصنوعی: نه از خواب بیدار میشود و نه کسی میتواند در میان دشمنیها آرامش پیدا کند.
هوش مصنوعی: سربازان آرزوی یک جام میکنند، هرچند که بسیاری از آنها عصبانی هستند.
هوش مصنوعی: دو هفته است که خوشحالی و شادی را با هم تجربه میکنیم و بعد از آن برای کسب شهرت و نام تلاش خواهیم کرد.
هوش مصنوعی: مرد دلیر چیزی را شنید و به او گفت: ای مرد نیکوکار، به تو توصیهای دارم.
هوش مصنوعی: به او بگو که هر چقدر میخواهی میتوانی آرامش را انتخاب کنی.
هوش مصنوعی: اگر با برنامهریزی و تدبیر به پیش بروی، ما هرگز از فرمان شاه سرپیچی نخواهیم کرد و در همراهی با او استوار خواهیم ماند.
هوش مصنوعی: در این بیت، اشاره به این است که کسی به سرعت خبر بدی را به شاه هیتال میرساند و این خبر به اندازهای ناگوار است که مانند دود در فضا پخش میشود. به عبارتی، موضوع مورد بحث به الماس سنگینی اشاره دارد که بر دلها فشار میآورد و موجب نگرانی میشود.
هوش مصنوعی: به دربار شاه آمد و آنچه شنید شگفتانگیز بود.
هوش مصنوعی: فرمان داد تا معبد از راه برسد و او را نزدیک به تخت خود نشاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.