منم آن گدا که باشد سر کوی او پناهم
لقبم شه گدایان که گدای پادشاهم
شده راست کار بختم ز فلک که کرده مایل
به سجود سربلندی ز بتان کج کلاهم
لب خواهشم مجنبان که تمام آرزویم
به تو در طمع نیفتم ز تو هم تو را نخواهم
فلک از برای جورم همه عمر داشت زنده
چه شد ار تو نیز داری قدری دگر نگاهم
به غضب نگاه کردی و دگر نگه نکردی
نگهی دگر خدا را که خراب آن نگاهم
ز سیاست تو گشتم به گناه اگرچه قایل
به طریق مجرمانم نکشی که بیگناهم
شه محتشم کش من چو کمان رنجشم را
به ستیزه سخت کردی حذر از خدنگ آهم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زبان حال و احساسات یک گدای عاشق میپردازد. شاعر خود را به عنوان گدای پادشاه معرفی میکند که در سر کوی محبوبش پناه گرفته است. او به ستایش معشوق میپردازد و از این که سرنوشتش به او نزدیک شده، خوشحال است. شاعر از معشوق میخواهد که حرکاتش را نادیده بگیرد و به آرزوهایش توجه کند، زیرا او همواره در آرزوی نگاه مهربانانه محبوبش است. او احساس میکند که در عشقش دچار گناه شده، اما معتقد است که بیگناه است و از محبوبش میخواهد که او را در نظر بگیرد و به او رحم کند. در نهایت، او از رنجش ناشی از عشقش و سختیهایی که در این راه کشیده، سخن میگوید.
هوش مصنوعی: من آن گدایی هستم که در کنار کوی محبوبم زندگی میکنم. عنوان من گدای بزرگ است، چرا که من فرمانبردار پادشاه هستم.
هوش مصنوعی: قدر و منزلت من از سوی سرنوشت به گونهای است که ستارهها به من ادای احترام کرده و من را به سجده واداشتهاند. این در حالی است که کلاهی که بر سر دارم، از زیبایی و خوشفرمی بتها نیز کمتر است.
هوش مصنوعی: لطفاً لبهایت را تکان نده، چون تمام آرزوهایم به تو وابسته است و نمیخواهم به تو نیازمند شوم.
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر بیعدالتی من تمام عمر زنده بود؛ حالا اگر تو هم کمی به من نگاهی دیگر داشته باشی، چه اتفاقی میافتد؟
هوش مصنوعی: به چهرهی خشمین تو نگاه کردی و دیگر هیچ نگاهی به من نینداختی. ای کاش نگاهی دیگر به خدا داری که آن نگاه خشمگین تو، جانم را ویران کرده است.
هوش مصنوعی: از تأثیر رفتار تو دچار اشتباه شدم، هرچند که خودم را مجرم نمیدانم، اما خواهش میکنم مرا نکش که بیگناه هستم.
هوش مصنوعی: ای شاه محتشم، مانند کمان رنجش مرا به دوش کشیدی و با سختی بر من ستم کردی. مراقب تیر آهم باش!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تو به زور حسن ایمن مشو از سپاه آهم
که من ضعیف پیکر ملک قوی سپاهم
شه چار رکن عشقم که به چار سوی غیرت
ز سیه گلیم محنت زدهاند بارگاهم
نه هوای سربلندی نه خیال ارجمندی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.