آن پری را گوهر عصمت ز کف شد حیف حیف
آفتابی بود نورش برطرف شد حیف حیف
طرح یک رنگی فکند آن بت بهر بد گوهری
گوهر یک دانه هم رنگ خزف شد حیف حیف
آن کمان ابرو که کس انگشت بر حرفش نداشت
تیر طعن عیب جویان را هدف شد حیف حیف
آن که کام از لعل او جستن بزر ممکن نبود
گنج تمکینش به نادانی تلف شد حیف حیف
آن که خواندش مادر ایام فرزند خلف
عاقبت دل خوش کن صد ناخلف شد حیف حیف
نوگلی کز صوت بلبل پنبهاش در گوش بود
واله چنگ و نی و آواز دف شد حیف حیف
محتشم از درد گفتی آن چه در دل داشتی
کوش هر بیدرد این در را صدف شد حیف حیف
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این اشعار به حسرت و افسوس درباره از دست رفتن زیبایی و پاکدامنی یک دختر (آن پری) اشاره دارد. شاعر به دلایل مختلفی چون بیاحترامی و طعن دیگران، از بین رفتن صفات مثبت و زیباییهای او را lament میکند. او این وضعیت را به صورتی غمانگیز توصیف میکند، به گونهای که خیالی از ارزشها و گنجینگی او به ضایع شدن کشیده شده است. به طور کلی، شعر به موضوع فقدان و درد ناشی از تضعیف حرمت و زیبایی انسانی میپردازد و در پایان توصیه به تحمل درد و حفظ مقام میکند.
هوش مصنوعی: آن پری زیبا که دارای گوهر عفت و پاکی بود، متأسفانه از دست رفت. چه خسارتی! او مانند خورشیدی میدرخشید، اما اکنون نورش خاموش شده است. چه افسوس!
هوش مصنوعی: بت زیبا با طرحی یک رنگی بر زمین افکند، اما در نتیجه، گوهر باارزشی که داشت، به رنگی ناپسند و بیارزش تبدیل شد. این واقعیت بسیار ناراحتکننده است.
هوش مصنوعی: آن کمان ابروی زیبا که هیچکس نمیتوانست بر آن انگشت بگذارد و به کمعنایتان اشاره کند، حالا به هدفی برای زخمزبان و عیبجویی دیگران تبدیل شده است. افسوس که چنین زیبایی هدف طعن و کنایه قرار گرفت.
هوش مصنوعی: آنکه نتوانست از زیبایی و دلربایی او لذت ببرد، گنجینۀ نفیسی که در اختیارش بوده را به سادگی و نادانی از دست داده است. افسوس، که این فرصت ناب و ارزشمند را هدر داده است.
هوش مصنوعی: شخصی که مادرش او را "زمان" نامیده و به او لقب "فرزند" داده، در پایان به این نتیجه رسیده که در عوض خوشحالی، هزاران نفر نادرست و بیفایده به وجود آمدهاند. این وضعیت بسیار تأسفآور است.
هوش مصنوعی: گلی که صدای بلبل در گوشش میپیچید، حالا با نغمههای چنگ و نی و آواز دف شگفتزده و حیران شده است، و چقدر حیف است که این زیبایی تحت تأثیر قرار گرفته.
هوش مصنوعی: محتشم از درد سخن گفت و احساساتش را بیان کرد. تلاش کن که هر کسی که دردی ندارد، این در را نبیند و فرصت را از دست ندهد. افسوس که چنین است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حسنش آخر از هجوم خط تلف شد حیف حیف
سنبل پامال دوران چون علف شد حیف حیف
آنکه زلفش بازوی آزادگان در تاب داشت
زیر دست و پنجه هر ناخلف شد حیف حیف
گلشنش از غارت باد خزان تاراج یافت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.