گنجور

 
محتشم کاشانی

مدعی چند بود با سگ آن کو مخصوص

اهل حرمت همه محروم همین او مخصوص

با حریفی چو تو در بزم زبان بازی غیر

چیست گر نیست نهان با تو پری رو مخصوص

تا زهم سلسله حسن نپاشد مگذار

که شود باد به آن زلف سمنبو مخصوص

گرنه در خلوت خاصت بد من می‌گوید

روز و شب چیست به خاصان تو بدگو مخصوص

وه که گشتم ز تمنای خصوصیت تو

همچو موئی و نگشتم به تو یک مو مخصوص

سوخت صد جان به خصوصیت خاصان تو غیر

آه از آن دم که شود با تو جفاجو مخصوص

محتشم نیست قبولم که به صد قرن شوی

تو به آن دیر خصوصیت بدخو مخصوص