به گوشم مژدهٔ وصل از در و دیوار میآید
دلم هم میتپد الله امشب یار میآید
سپند آتش شوقم که هردم هاتفی دیگر
بگوشم میزند کان آتشین رخسار میآید
بسوی در ز شوق افتان و خیزان میروم هر دم
تصور میکنم کان سرو خوش رفتار میآید
عبیر افشان نسیمی کاینچنین مدهوشم از بویش
ز عطرستان آن گیسوی عنبریار میآید
چو دایم از دو جانب میکند تیز آتش غیرت
اگر میآید امشب جزم با اغیار میآید
مدام از انتظار وعدهٔ او مضطرب بودم
ولی هرگز نبود این اضطراب این بار میآید
بفهمانم به دشمن چون ببرم پایش از بزمت
که از بیدست و پائی این قدرها کار میآید
چو نبود عشق عاشق سرسر هر چند لیلی را
سر مجنون نباشد بر سرش ناچار میآید
چه نقصان محتشم گر دل رود بر باد ازین شادی
به حمدالله که گر دل میرود دلدار میآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساس شوق و اضطراب خود برای دیدار یار میگوید. او به آوای مژده و خبر از آمدن معشوق اذعان میکند و دلش به تپش میافتد. بوی عطر معشوق و زیبایی او را مجذوب کرده و انتظار او به اوج میرسد. شاعر از تیز شدن حس غیرت خود صحبت میکند و گلایه دارد که اگر معشوق به همراه دیگران بیاید، دلش میشکند. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که حتی اگر عشق به او آسیب برساند، وجود معشوق را بزرگترین نعمت میداند و از آن خشنود است.
هوش مصنوعی: صدای خوشی از اطراف میرسد که خبر از دیدار معشوق میدهد. قلبم نیز به تپش افتاده و احساس میکنم که امشب محبوبم به سراغم میآید.
هوش مصنوعی: آتش شوق و علاقهام همیشه در حال شعلهور است و هر لحظه صدای کسی را میشنوم که میگوید آن چهرهی آتشین به نزد ما میآید.
هوش مصنوعی: هر لحظه با شوق و ذوق به سمت در میروم و مدام تصور میکنم که آن جوان خوشمشرب در حال نزدیک شدن است.
هوش مصنوعی: نسیمی میوزد که مرا از عطر گیسوان محبوبم، که بویی دلانگیز دارد، مدهوش کرده است. این بو از باغی پر از عطر به مشامم میرسد.
هوش مصنوعی: چون غیرت همیشه در حال تیز کردن آتش است، اگر امشب کسی از دیگران به سراغ من بیاید، باید بدانم که او با اراده و قاطعیت میآید.
هوش مصنوعی: مدام در دل به انتظار او مضطرب بودم، اما این اضطراب هیچگاه مثل این بار نبود.
هوش مصنوعی: میخواهم به دشمن بفهمانم که وقتی او را از جایگاهش پایین بکشم، حتی بدون قدرت و ابزار هم میتوانم کارهای زیادی انجام دهم.
هوش مصنوعی: زمانی که عشق وجود نداشته باشد، عاشق هم به سراغش نمیرود. حتی اگر لیلی باشد، مجنون نمیتواند به او دسترسی پیدا کند و ناچار است که از عشق دور بماند.
هوش مصنوعی: چه چیزی میتواند جای نگرانی باشد اگر دل من در این شادی به باد برود، چون با سپاس خداوند میدانم که اگر دلم میرود، محبوبم میآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.