زهی گشوده کمند بلا سلاسل مویت
مهی نبوده بر اوج علا مقابل رویت
خوشم به لطف سگ درگهت که در شب محنت
رهی نموده ز روی وفا به سایل کویت
طرب فزا شده دشت جنون که خاک من آنجا
بباد رفته ز سم سمند بادیه پویت
رواج مشگ ختن چون بود که هست صبا را
هزار نافه گشائی ز جعد غالیه بویت
نهان ز غیر حدیث صبا بپرس خدا را
دمی که آید ازین ناتوان خسته به سویت
اگر به زلف تو بستم دلی مرنج که هر سو
یکی نه صد دل دیوانه بسته است به مویت
مرا چه غم که دل خسته رام شد به غم تو
درین غمم که مبادا شود رمیده ز خویت
تو دست برده به چوگان و خلق بهر تماشا
ز هر طرف سوی میدان به سر دویده چو گویت
وصال اگر طلبد محتشم بس این که بر آن کو
دمی برآئی و بیند ز دور روی نکویت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دلبستگی عمیق شاعر به معشوقش است. شاعر به توصیف زیباییهای معشوق و تاثیر آن بر دل و روح خود میپردازد. او از مشقتها و غمهایش در این مسیر سخن میگوید و به وفاداریاش نسبت به عشق اشاره میکند. شاعر همچنین به زیباییهای معشوق در بیابان و تاثیر عطر و زلف او بر دل و جانش میبیند. در پایان، او به امید وصال معشوق و لحظهای برای دیدن او به دور از غصهها اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ای کاش که گرفتار این معضل و گرفتاری به زنجیر موهای تو نبوده و در اوج زیبایی تو، در برابر چشمانت قرار میگرفت.
هوش مصنوعی: به لطف مهربانی سگ درگاه تو خوشحالم، زیرا در شبهای سختی و درد، با وفاداریاش راهی را به سوی کوی تو نشان داده است.
هوش مصنوعی: در دشت جنون، شادی و سرور حاکم شده است، چرا که خاک من در آنجا به سبب قدمهای تو در باد پخش شده است.
هوش مصنوعی: بوی خوش مشکی که از ختن میآید، چگونه میتواند باشد در حالی که صبا (باد) هزار رشته از موهای خوشگلت را بهدست میآورد و به عطر غالیه (عطر خاص) تو میافشاند؟
هوش مصنوعی: در زمانهایی که پرواز نسیم صبحگاهی را احساس میکنی، به یاد خدا باش و از او بخواه که در لحظهای که این موجود ناتوان و خسته به سوی تو میآید، یاریام کند.
هوش مصنوعی: اگر دل خود را به زلف تو سپردهام، ناراحت نشو؛ چرا که در هر طرف، نه یک نفر بلکه صدها دیوانه درگیر زیباییهای تو هستند.
هوش مصنوعی: مرا چه نگرانی است از اینکه دل خستهام به خاطر غم تو دچار ناراحتی است؛ فقط نگرانم که مبادا دل من از محبت و یاد تو دور شود.
هوش مصنوعی: تو با تمام توان به بازی چوگان مشغولی و مردم از هر سو برای تماشای تو به میدان آمدهاند و مانند گروهی از شغالها به دور تو میدوند.
هوش مصنوعی: اگر وصل معشوق را بخواهی، کافی است که یک لحظه به کوی او قدم بگذاری و از دور چهره زیبایت را ببینی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.