گنجور

 
محمد بن منور

روزی شیخ قدس اللّه روحه العزیز در نشابور بتعزیتی می‌رفت، معرفان پیش شیخ آمدند و خواستند کی شیخ را تعریفی کنند چنانک رسم ایشان بود. چون شیخ را بدیدند فرو ماندند، ندانستند کی چه گویند از مریدان شیخ پرسیدند که شیخ را چه لقب گوییم؟ شیخ را معلوم شد کی چه گویند، ایشان را گفت در روید و آواز دهید کی: هیچ کس بن هیچ کس را راه دهید! همۀ بزرگان بشنیدند، سربرآوردند، شیخ را دیدند کی می‌آمد و همه را وقت خوش شد و بگریستند.

 
sunny dark_mode