حکایت شمارهٔ ۸۱
شیخ گفت روزی مردی دهری بر حلقۀ بوالحسن نوری بگذشت. او را سخنی میرفت از حقّ، که برزفان صوفیان حقّ گویند و بهر زفانی بنام دیگر خوانند خدای را عزوجل، بعضی رحمان خوانند کی روزیشان باید و بعضی رحیم خوانند کی بهشت خواهندو بعضی ملک خوانند کی منزلتشان باید، هر کسی که به چیزی حاجتمند باشند وی را بدان نام خوانند. صوفیان او را حقّ گویند کی بدون او دست به چیزی دیگر نیالایندو با هیچ ننگرند. آنگاه گفت لفظ ایشان پاکتر بود که گویند حقّ، آنگه آن مرد دهری بابوالحسن نوری گفت آنکه میگویند حقّ معنی آن چیست؟ گفت آنکه نیالایند خلقانرا بآلایش فراوان و او خود از همه پاک و شیخ گفت او سبحانست و پاکست از هرچ گویند و اندیشند و نود ونه نامست خدای را در قرآن و در توریة و در انجیل و در زبور و نام مهین سبحانست. چون سبحان بگفتی همه بگفتی و چون همه بگویی و این نگفته باشی. همه درین بسته است چون این بگفتی همه گشاده گردد و گناهان محو گردد و همچنانک پیرزنان تسبیحها دارند هزار دانه و یکی در سر آن کرده باشند و آنرا مؤذن گویند، چون آن بگسلد همه رها آید،همچنان باشد کی چون سبحان بگویی همه بیابی. می در باید کوشید تا سبحان بسیار گفته شود، جملۀ آفرینش سبحان اللّه میگویند لکن تو از غفلت که داری نمیشنوی، آن هزار دستان کی از هزار گونه می الحان گرداند می سبحان گوید و لکن تو می الحان شنوی. خدای تعالی میگوید وَاِنْ مِنْ شیْیءٍ اِلّایُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلکِنْ لاتَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شیخ بوالحسن نوری در صحبتهایش به مردی دهری میگوید که صوفیان حق را به نام "حق" میخوانند، زیرا بدون او به چیزی دیگر نمینگرند و هیچ چیز دیگری را نمیپذیرند. ایشان توضیح میدهند که خداوند نامهای مختلفی دارد مثل رحمان و رحیم، که هر یک به نیازهای مردم اشاره دارد. اما نام "حق" از همه پاکتر است. خداوند از هر آلودگی و بدی پاک است و سبحان نامی است که تمام نقصها را محو میکند.
شیخ همچنین یادآور میشود که تسبیحها مانند دانههای تسبیح هستند و وقتی که "سبحان" گفته شود، همه چیز در این نام جمع شده و گناهان محو میگردند. او بر این نکته تأکید میکند که همه موجودات خدا را تسبیح میگویند، اما انسانها به خاطر غفلت، از این تسبیح آگاه نیستند.
هوش مصنوعی: روزی شیخی به شخصی که معتقد به نظریهای خاص بود، گفت که برخی از صوفیان درباره خدا صحبت میکنند و او را با نامهای مختلفی میشناسند. این افراد بسته به نیازهای خود، نامهای متفاوتی برای خداوند انتخاب میکنند؛ برخی او را رحمان مینامند چون به نظرشان رحمتش به همه میرسد، و برخی دیگر رحیم میخوانندش به خاطر وعدههای بهشت. در این میان، صوفیان تنها او را "حق" مینامند، زیرا به باور آنان بدون وجود او، وجود چیز دیگری معنا ندارد و به هیچ چیز دیگر توجه نمیکنند. سپس مرد مورد نظر پرسید که مفهوم "حق" چیست، و شیخ در پاسخ گفت که خداوند از هر آلودگی پاک است و فردی که در افکار و گفتارشان به او توجه میکنند، از هر نوع ناخالصی به دور هستند. خداوند در قرآن و سایر کتابهای مقدس به 99 نام معروف است و "سبحان" نامی بزرگ و پرمعنا به شمار میرود. هنگامی که این کلمه گفته میشود، معنای عمیقتری در آن نهفته است و اگر کسی آن را درک کند، تمامی گناهانش بخشوده میشود. شیخ همچنین به مثال تسبیح اشاره کرد که دانههای آن به هم پیوستهاند و هنگامی که یکی از دانهها را شکست، تمام دانهها آزاد میشوند. او همچنین تأکید کرد که باید به گفتن "سبحان الله" بسیار توجه کرد، چرا که تمامی آفرینش به ستایش خداوند مشغول است، اما بسیاری از ما به خاطر غفلت، این حقیقت را نمیبینیم. خداوند میفرماید که تمامی چیزها به حمد او مشغول هستند، اما بسیاری از ما نمیتوانیم تسبیح و ستایش آنها را درک کنیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.