میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۵۱ خون در تن من ز شوق تو جوش گرفت وز ناله تلخ من جهان نوش گرفت از وصل تو عاقبت در آغوشم بود رفتی و مرا بلا در آغوش گرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از شوق و عشق میگوید که خونش به جستوجوی محبوب جوشیده و نالههایش جهان را تحت تاثیر قرار داده است. او در نهایت به وصال معشوق نائل میشود، اما پس از رفتن محبوب، درد و بلا جایگزین شادی میشود.
هوش مصنوعی: خون من از شوق تو به جوش آمده و نالههای درد ناک من بر جهان تأثیر گذاشته است.
هوش مصنوعی: در نهایت، بعد از اینکه به وصالت رسیدم و در آغوش تو بودم، تو رفتی و بلا و ناراحتی جای تو را گرفت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای شاه فلک یاد تو را نوش گرفت
شمشیر تو را ظفر در آغوش گرفت
اقبال تو را غاشیه بر دوش گرفت
ادبار مخالف تو را گوش گرفت
بتخانه نمک زان لب چون نوش گرفت
بت کام از آن سرو قباپوش گرفت
خواهم که تمام عمر در برگیرم
آن بت که شبی ترا در آغوش گرفت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.