این سورة «القارعة» مکّی است، به مکه فرو آمد. صد و پنجاه حرفست.
سی و شش کلمه. یازده آیت بعدد کوفیان. و ده آیتست بعدد مدنیان. و هشت آیتست بعدد بصریان. اختلافست میان ایشان بسه آیه. کوفیان «القارعة» آیت شمارند، و بصریان نشمارند. و کوفیان و مدنیان ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ و خَفَّتْ مَوازِینُهُ هر دو آیت شمارند و بصریان نشمارند. و درین سوره ناسخ و منسوخ نیست. و در خبر ابی کعب است از مصطفی (ص) که هر که سورة «الْقارِعَةُ» بر خواند خدای عزّ و جلّ روز قیامت ترازوی وی گران گرداند بنیکی. قوله: «الْقارِعَةُ» اسم من اسماء القیامة انثت لانّها اسم السّاعة کما انثت الحاقّة و الطّامّة و الصّاخة و سمّیت «بالقارعة» لانّها تقرع قلوب النّاس بهولها. و قیل: «الْقارِعَةُ» البلیّة الّتی تقرع القلوب لشدّة المخافة، و القرع الضّرب منه المقرعة و قیل: یجوز ان تکون صفة للزّجرة او الصّیحة او النّفخة الّتی ذکرها اللَّه تعالی لابتداء البعث. قوله: مَا الْقارِعَةُ تعظیم و تهویل و تعجیب منها، ای هی عظیمة الشّأن قطیعة الحال.
وَ ما أَدْراکَ مَا الْقارِعَةُ ای لا تعرفها لانّک لم تعهد مثلها و لا تعرف حقیقتها الّا بمشاهدتها «الْقارِعَةُ» رفع بالابتداء مَا الْقارِعَةُ صفته و ما أَدْراکَ مَا الْقارِعَةُ اعتراض.
یَوْمَ یَکُونُ خبره و التّقدیر «الْقارِعَةُ» الهائلة واقعة.
یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ یعنی: کالطّائر الّذی یتساقط فی النّار و السّراج. و قیل: کصغار الجراد کقوله: یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ کَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ. و معنی «المبثوث» المتفرّق فی الجهات لانّ الخلق یموج بعضهم فی بعض فکلّ فریق منهم لما یراه من اهوال القیامة آخذ فی وجه غیر وجه صاحبه. و قیل: النّاس خاصّ فی الکفّار و هم یتهافتون فی النّار یوم القیامة کتهافت الفراش.
وَ تَکُونُ الْجِبالُ کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ کَالْعِهْنِ الصّوف المصبوغ و الْمَنْفُوشِ المندوف، و اختصاص کَالْعِهْنِ لمعنیین، احدهما ان یکون لالوان الجبال کقوله: «وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بِیضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها وَ غَرابِیبُ سُودٌ». و الآخر لما یرید اللَّه تعالی فی افنائها یعیدها بعد الصّلابة رخوة. کقوله: وَ بُسَّتِ الْجِبالُ بَسًّا و کقوله: وَ کانَتِ الْجِبالُ کَثِیباً مَهِیلًا.
فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ جمع میزان. قال الحسن هو میزان له کفّتان جعل اللَّه رجحان احدی کفّتیه علامة سعادة صاحبه. و قیل: ینصب لکلّ انسان میزان. و قیل: الموازین جمع الموزن و المعنی من رجحت حسناته علی سیّآته.
فَهُوَ فِی عِیشَةٍ راضِیَةٍ. ای ذات رضا کلابن و تامر. و قیل: راض صاحبها کیوم صائم و لیل قائم.
وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ ای رجحت سیّآته علی حسناته.
فَأُمُّهُ هاوِیَةٌ ای فمسکنه و مأواه النّار سمّیت امّه لانّه یأوی الیها کما یأوی الولد الی امّه. و الهاویة اسم من اسماء جهنّم. هی امّ الانسان الکافر لازمة له و اولی به. و قیل: فَأُمُّهُ هاوِیَةٌ ای امّ رأسه هاویة منحدرة منکوسة فی النّار من اعلی الی اسفل. و قیل: فَأُمُّهُ هاوِیَةٌ مثل قول العرب: هوت امّه و هی کلمة تستعمل عند عظم المکروه و شدّة المصیبة کما یقال ثکلته امّه.
وَ ما أَدْراکَ ما هِیَهْ تعظیم و توبیخ و الاصل ما هی و الهاء للاستراحة و الوقف ای و ما ادریک ما الهاویة ثمّ فسّر فقال: نارٌ حامِیَةٌ ای بلغت النّهایة فی الحرارة. یروی عن انس بن مالک قال: انّ ملکا من ملائکة اللَّه عزّ و جلّ یوکل یوم القیامة بمیزان ابن آدم فیجاء به حتّی یوقف بین کفّتی المیزان فیوزن عمله فان «ثقلت» میزانه نادی الملک بصوت یسمع جمیع الخلق باسم الرّجل الاسعد فلان سعادة لا شقاوة بعدها و ان خَفَّتْ مَوازِینُهُ نادی الملک: الاشقی فلان شقاوة لا سعادة بعدها.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.