قوله: «وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً» الآیة. خدای را جلّ جلاله دوستانیاند که اگر یک طرفة العین مدد لشکر بلا از روزگار ایشان گسسته گردد چنان که اهل عالم از بینعمتی غریوناک گردند ایشان از بی بلائی بفریاد آیند، هر چند که آسیب دهر و بلا بیش بینند بر بلای خویش عاشقترند، هر چند زبانه آتش عشق ایشان تیزتر، ایشان چون پروانه شمع بر فتنه خویش هر روز فتنهترند.
پیر طریقت گفته: الهی دردیست مرا که بهی مباد، این درد مرا صوابست، با دردمندی بدرد خرسند کسی را چه حسابست، الهی قصه اینست که برداشتم این بیچاره درد زده را چه جوابست. آن عزیز راه و بر گزیده پادشاه یونس پیغامبر که قصه وی میرود روزگار و حال او همین صفت داشت، مردی بود در بوته بلا پالوده زیر آسیای محنت فرسوده، تازیانه عتاب بیمحابا بر سر وی فرو گذاشته، و هر چند که در مجمره بلا جگر او بیش کباب کردند او بر بلای خود عاشق تر بود که ماه روی عشق حقیقت را که نشان دادند در کوی بلا نشان دادند در حجره محنت. در آثار منقولست، اذا احبّ اللَّه عبدا صبّت علیه البلاء صبّا. رضوان با همه غلمان چاکر خاک قدم اهل بلاست، اقبال ازلی و تقاضای غیبی معدّ بنام اهل بلاست محبّت الهی غذای اسرار اهل بلاست. لطف و رحمت ربّانی وکیل در خاص اهل بلاست. صفات قدیم زاد و توشه اهل بلاست، ذات پاک منزّه مشهود دلهای اهل بلاست، «یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ» از سرا پرده غیب هدیه و تحف اهل بلاست. «وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ» سرانجام و عاقبت اهل بلاست.
«أَنْ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ» خبر میدهد از روی اشارت که هر آن بنده که دعا کند، دعائی که در وی سه چیز موجود است آن دعا باجابت مقرون بود، یکی توحید، دوم تنزیه، دیگر اعتراف بگناه خویش، همچنین یونس پیغامبر ابتدا بتوحید کرد گفت: «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ» پس تنزیه در آن پیوست گفت: «سُبْحانَکَ» پس بگناه خویش معترف شد گفت: «إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ». چون این سه خصلت مجتمع گشت در دعای وی، از حضرت الهیت اجابت آمد که: «فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ». توحید آنست که خدای تعالی را بزبان یکتا گویی و بدل یکتا دانی، یکتا در ذات، یکتا در صفات، بری از علاقات، مقدّس از آفات، منزه از مزاجات، نه کس را جز از وی شکر و منت، نه بکس جز بوی حول و قوّت، نه دیگری را جز ز وی منح و منحت، و بدان که این توحید از کسی درست آید که دلی دارد صافی و همّتی عالی و سینهای خالی، نه صید دنیا شده نه قید عقبی گشته، نه چیزی ازو در آویخته، نه او با چیزی آمیخته، تا جمال توحید بر وی مکشوف گردد و بادراک سرّ آن موصوف شود.
ذو النون مصری را بخواب دیدند پسندیده حال و ستوده روزگار، گفتند: یا ذو النون حالت چون بود و روزگارت بچه رسید؟ جانت کجاست و دوست را با خود چگونه یافتی؟ جواب داد که از دوست سه آرزو خواسته بودم دو از آن بداد و امیدم در آن وفا کرد، سوم را منتظرم، یکی آنست که گفتم ملکا پیش از آنکه ملک الموت از کار من با خبر شود تو بلطف خود جان من بر گیر و مرا باو مگذار، امیدم وفا کرد و مرا با او نگذاشت، دیگر گفتم ملکا مرا بیمنّت رضوان در روضه رضا بنشان و مرا بکس حوالت نکن هم چنان کرد و بفضل خود آن نعمت بر من تمام کرد، و آرزوی سوم که آن را منتظرم، گفتم ملکا دستوری ده تا در میدان جلال تو در صف صدّیقان و موحدان نام نو میگویم و در دار الجلال کلّ وصال تو میپویم و در مجمع عارفان تو نعرهای همی زنم و گرد کعبه وصل تو طوافی همی کنم امیدوارم که این نیز اجابت کند.
«وَ زَکَرِیَّا إِذْ نادی رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً» بر مذاق عارفان و اشارت محققان معنی آنست که لا تذرنی خالیا عن عصمتک معرضا عن ذکرک مشتغلا بشیء سواک.
خداوندا پرده عصمت از من باز مگیر و بر یاد کرد و یاد داشت خود میدار و مرا از خود بدیگری مشغول مدار.
پیر طریقت گفت: اللَّه تعالی را جلّ جلاله خزانه بکار نیست و بهیچ چیز حاجت نیست هر چه دارد برای بندگان دارد، فردا خزانه رحمت بعاصیان دهد و خزانه فضل بدرماندگان دهد، تا هم از خزانه وی حق وی بگزارند که بندگان از آن خود بگزاردن حق وی نرسند. سلطان که دختر بگدایی دهد گدا را کاوین بسزای دختر سلطان نبود هم از خزانه خود کاوین بگدا فرستد تا کاوین کریمه خود از خزینه وی بدهد، بنده که طاعت وی میکند بتوفیق و عصمت اللَّه تعالی میکند، بتأیید و تقویت وی حقّ وی میگزارد، آن گه بنده را بفضل طاعت بفضل خود میستاید، و بکرم خود میپسندد و بر جهانیان جلوه میکند که: «إِنَّهُمْ کانُوا یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ کانُوا لَنا خاشِعِینَ» بندگان من بطاعت میکوشند برغبت و رهبت ما را میخوانند همه ما را میدانند و گرد در ما میگردند، سوختگان حضرت مااند، برداشتگان لطف مااند. هداهم حتّی عرفوه و وفّقهم حتی عبدوه و لقّنهم حتی سألوه و نوّر قلوبهم حتی احبّوه. بنواخت تا بشناختند، توفیق داد تا پرسیدند.
تلقین کرد تا بخواستند، دل معدن نور کرد تا دوست داشتند، یحبّ بغیر رشوة، و یعطی بغیر منّة و یکرم بغیر وسیلة. بی رشوت دوست دارد، بیمنّت عطا دهد، بی وسیلت گرامی گرداند، صد نعمت بر سر تو نثار کند و ذرّهای شمرد، و کاهی از تو کوهی انگارد، نبینی که بهشتی بدان عظیمی و فراخی بتو داد و آن را بغرفه باز خواند گفت: «أُوْلئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ». ابراهیم خلیل علیه السلام گوسالهای پیش مهمان نهاد ربّ العزّه آن از وی بپسندید و گرامی کرد و بر جهانیان جلوه کرد، که: «جاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ»، او خداوندیست که هر که نیاز باو بر دارد توانگرش کند هر که ناز باو کند عزیزش گرداند، اگر تقدیرا صد سال بنده معصیت کند آن گه که گوید: تبت. گوید قبلت، و هو الّذی یقبل التوبة عن عباده. اعرابی دعا میکرد و دعای ایشان بو العجب بود گفت: الهی تجد من تعذّبه غیری و لا اجد من یرحمنی غیرک. خداوندا تو.
دیگری را یابی که عذاب کنی جز از من، و من دیگری را نیابم که بر من رحمت کند جز از تو.
«إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً» معبود کم واحد، نبیّکم واحد، و شرعکم واحد، فلا تسلکوا بنیات الطرق فتطبحوا فی اودیة الضّلالة و علیکم باتّباع سلفکم و احذروا موافقة ابتداع خلفکم. «وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ» و اعرفوا قدری و احفظوا فی جریان التقدیر سرّی و استدیموا بقلوبکم ذکری، تجدوا فی مآلکم غفری و تحظّوا بجمیل برّی. مفهوم این آیت حثّ مؤمنانست بر راه سنت و جماعت رفتن و در دین اقتدا بسلف کردن و از تأویل و تصرّف اهل بدعت پرهیز کردن.
پیر طریقت گفت: ایمان ما از راه سمعست نه بحیلت عقل، بقبول و تسلیمست نه بتأویل و تصرف، گر دل گوید چرا؟ گویی من امر را سر افکندهام، اگر عقل گوید که چون؟ جواب ده که من بندهام، ظاهر قبول کن و باطن بسپار، هر چه محدث است بگذار، و طریق سلف دست بمدار. «وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ» میگوید مرا پرستید که معبود منم، مرا خوانید که مجیب منم، من آن خداوند بی انباز بینیازم که بهیچ چیز و بهیچ کس حاجت ندارم، هر چه آفریدم برای شما آفریدم آسمان و زمین عرش و کرسی لوح و قلم طفیل وجود شمایند، آنچه مصطفی (ص) گفت: «ینزل اللَّه کلّ لیلة الی السّماء الدنیا بنی جنة عدن بیده غرس شجرة طوبی بیده یضع الجبّار قدمه فی النّار لا تسبّوا الدهر فانّ اللَّه هو الدهر.
«الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی» مقصود ازین خلعتها نه اعیان آسمان و زمین عرش و کرسی و بهشت و دوزخ است و نه مقصود نواخت و تشریف آنست لیکن در حکم قدم رفته که شما را درین منازل گذری باشد و درین مواضع نظری، در هر منزلی ازین منازل ما از لطف خود نزلی بیفکندیم تا چون دوستان ما در رسند حظّ و نصیب خود از نواخت و تشریف ما بر گیرند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن در مورد محبت و ارتباط با خداوند و چگونگی تحمل بلاها و مشکلات توسط بندگان خاص خداوند گفتگو میکند. نویسنده به نمونههایی از پیامبران، به ویژه یونس و زکریا اشاره میکند که در شرایط سخت دعا کردند و به توحید و تنزیه خداوند اعتراف کردند.
همچنین، مقصود این است که افرادی که در مشکلات و سختیها به خداوند نزدیکتر میشوند، در واقع از لطف و محبت الهی برخوردار میگردند. ایمان و اطاعت واقعی از خداوند بدون تکیه به دنیویات از نکات کلیدی این متن است.
علاوه بر این، نویسنده بر اهمیت پیروی از سنت پیامبران و پرهیز از بدعتها تأکید میکند و ایمان را از طریق شنیدن و قبول تسلیم میداند، نه از طریق عقل و تأویل. در نهایت، نویسنده بر بینیازی و رحمت خداوند تأکید دارد و میگوید که خداوند همه چیز را برای بندگانش خلق کرده و آنها باید او را عبادت کنند.
هوش مصنوعی: در این متن به دوستیهای خاص خدا اشاره شده است. این دوستان خدا در شرایط سخت و دشوار، اگر یک لحظه از بلاها و مصائب دور شوند، به حالت نگران و غمگین میافتند، حتی اگر دیگران از فقدان نعمتها ناله کنند. آنها با وجود مشکلات و سختیها، بیشتر به عشق بلایشان عشق میورزند و همچنان که آتش عشقشان بیشتر میشود، به سوی چالشهای خود جلب میشوند، مانند پروانهای که به سمت شمع میرود و هر روز در این مسیر بیشتر مشتاق میشوند.
هوش مصنوعی: پیر طریقت بیان کرده است که درد و رنجی که به او رسیده، برایش خوشایند است و او این درد را به عنوان نشانهای از صواب میداند. او به دیگران که در رنج و محنت هستند، اشاره میکند و میگوید که دردی که دارند، چه معنایی دارد. قصهاش به پادشاه یونس پیامبر برمیگردد، کسی که در زمان خود با مصائب و بلاها روبرو بود و از این عذابها پرورش یافته بود. او به رغم همه زخمها و رنجهایی که تحمل کرده، عاشق بلا و محنت خود بود و این عشق به حقیقت را در سختیها نشان داد. گفته شده است که وقتی خداوند شخصی را دوست داشته باشد، سختی و آزمایش را بر او نازل میکند. در بهشت، خوشی و مقام شخص صالح و اهل بلا محفوظ است و محبت الهی به عنوان غذای روح آنان در نظر گرفته میشود. رحمت خداوند تنها مختص به اهل بلاست و او صفاتی از خود را به آنان ارزانی میدارد. در نهایت، عشق و محبت خداوند به اهل بلا، پاداشی بزرگ برای آنهاست.
هوش مصنوعی: هر بندهای که دعا میکند، اگر در دعای او سه ویژگی مهم وجود داشته باشد، دعا به اجابت خواهد رسید. این سه ویژگی شامل توحید، تنزیه و اعتراف به گناه است. به عنوان مثال، یونس پیامبر ابتدا به توحید اشاره کرده و گفت: «لا إله إلا أنت» (هیچ معبودی جز تو نیست)، سپس تنزیه را بیان کرده و گفت: «سبحانک» (پاک و منزهی). در نهایت، او به گناه خود اعتراف کرده و گفت: «إنی كنت من الظالمین» (من از ظالمین بودم). وقتی این سه ویژگی در دعا جمع شد، خداوند پاسخ داد: «فاستجبنا له و نجّیناه من الغم» (ما دعا را پذیرفتیم و او را از غم نجات دادیم). توحید به معنای شناخت و بیان یکتایی خداوند است. خداوند یکتا در ذات، در صفات، و کاملاً بری از هرگونه نقصان و آفت است. کسی که توحید را به درستی درک کند، دلی پاک، همتی بلند و سینهای خالی از تعلقات دنیوی دارد. او نه به دنیای فانی گرفتار است و نه به عواقب آخرت وابسته، به طوری که زیبایی توحید بر او آشکار شده و راز آن برای او روشن گردد.
هوش مصنوعی: ذو النون مصری در خواب حال خوبی را دید و روزگارش را ستودند. از او پرسیدند که حالت چگونه است و چه بر او گذشته است. او پاسخ داد که از خداوند سه آرزو کرده بود. دو آرزوی او برآورده شده و تنها در انتظار سومین آرزوست. اولین آرزو این بود که وقتی روحش از بدنش خارج شود، خداوند او را به لطف خود به خود ندهد و این آرزو برآورده شده است. دومین آرزو این بود که خداوند او را به بهشت بدون هیچ درخواستی بفرستد و این آرزو نیز تحقق یافته است. ولی او در انتظار سومین آرزوست که میخواهد در صف بندگان خاص خداوند باشد و در محفل عارفان به ستایش و ذکر او بپردازد و به گرد کعبه متصل شود. امیدوار است که این آرزو نیز مورد اجابت قرار گیرد.
هوش مصنوعی: و زکریا زمانی که پروردگارش را ندا کرد: «پروردگارا، مرا تنها مگذار.» از نظر عارفان و پژوهشگران، معنای این جمله این است که «مرا خالی از عصمت خود نگذار و از ذکر خود به دور مکن و مشغول چیزی جز خودت نکن.»
هوش مصنوعی: خدایا، از من پردهپوشی و پاکی را برنگیر و همیشه به یاد تو باشم و مرا به چیز دیگری مشغول مکن.
هوش مصنوعی: نویسنده بیان میکند که خداوند نیازی به خزانه ندارد و هیچ وابستگی به چیزهای دیگر ندارد. آنچه که دارد، برای بندگانش است. او حتی به گناهکاران نیز رحمت و فضل میدهد. بندگان نمیتوانند حق خدا را بهدرستی ادا کنند، بنابراین خداوند از خزانه خود به آنان میبخشد. مانند آنکه سلطان، هدایایی از خزانه خود به گدایان میدهد تا به آنها کرامت ببخشد. بندهای که به الطاف و توفیق خداوند مطیع است، مورد ستایش و توجه خداوند قرار میگیرد و او تمام تلاش خود را برای بندگانش میکند. بندگان خدا با رغبت و ترس از او یاد میکنند و او را میجویا هستند و به او محبت میورزند. خداوند به آنان توفیق میدهد تا او را بشناسند و از او درخواست کنند.
هوش مصنوعی: انسان باید با عشق و بدون چشمداشت به دیگران محبت کند. او نمیخواهد به کسی رشوت دهد، و از کسی چیزی نمیخواهد؛ بلکه به طور رایگان و بدون منت به دیگران کمک میکند و آنها را گرامی میدارد. او نعمتهای زیادی را به دیگران میبخشد و هرگز چیزی را در این مورد کوچک نمیشمارد. میتواند به آنها بهشتی وسیع و بزرگ عطا کند و به آنها مژده دهد که پاداششان در جوار خداوند است. ابراهیم خلیل (علیهالسلام) وقتی برای مهمانانش گوسالهای آماده کرد، خداوند آن را پسندید و در کمال محبت بر جهانیان نمودار کرد. او کسی است که نیازمندان را توانگر و افرادی را که به خود میبالند عزیز میدارد. حتی اگر کسی صد سال گناه کند و لحظهای به اشتباه خود پی ببرد و از خدا طلب forgiveness کند، خداوند آمرزنده، او را میبخشد. یک بلوچ دعا میکرد و گفت: "ای خداوند، آیا کسی غیر از تو را برای عذاب پیدا میکنی، در حالی که من جز تو رحمتدهندهای ندارم؟"
هوش مصنوعی: کسی را پیدا کن که بتوانی او را عذاب کنی غیر از من، و من نیز کسی را پیدا نمیکنم که جز تو بر من رحمت آورد.
هوش مصنوعی: این پیام به تأکید بر وحدت امت اسلامی اشاره دارد. خداوند، پیامبر و شریعت یکسانی را برای این امت تعیین کرده و به مؤمنان توصیه میکند که از مسیرهای گمراهی دوری کنند و به پیروی از سلف صالح خود بپردازند. همچنین بر لزوم عبادت خدا و شناخت قدر و رازهای تقدیر تأکید میشود. در نهایت، مؤمنان را به یادآوری مستمر خدا دعوت میکند تا در نهایت به رحمت و برکت الهی دست یابند.
هوش مصنوعی: پیر طریقت میگوید: ایمان ما از طریق شنیدن است نه با تکیه بر عقل. پذیرش و تسلیم ما باید از روی قبول و رضایت باشد نه با تفسیر و تلاعب. اگر دل بگوید چرا، باید بگویی من وظیفهام را انجام میدهم. اگر عقل بپرسد چگونه، باید پاسخ دهی که من بندهام. ظاهر را بپذیر و باطن را به خدا بسپار. هرچه تازه و نو است را رها کن و به روش سلفین عمل کن. خداوند میفرماید: «من پروردگار شما هستم، پرستش مرا کنید.» او میگوید مرا بخوانید؛ من پاسخگوی شما هستم. من خدای بینیاز و بیشریکی هستم که به هیچ چیز و هیچ کس احتیاج ندارم. همه چیزهایی که خلق کردهام برای شماست؛ آسمان و زمین، عرش و کرسی، لوح و قلم، همه به خاطر وجود شماست. آنچه پیامبر (ص) فرموده: «خداوند هر شب به آسمان دنیا نازل میشود...» را فراموش نکنید و بر زمان بد نگویید، زیرا خداوند خود زمان است.
هوش مصنوعی: مفهوم این جمله این است که عبارت «الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی» به معنای خاصی اشاره دارد و منظور از آن، اشیاء فیزیکی مانند آسمان، زمین، عرش، کرسی، بهشت و دوزخ نیست. بلکه این جمله به مقام و منزلتی اشاره دارد که در آن، خداوند به لطف و کرمش به بندگانش نگاهی میکند و در هر کدام از این مراحل، رحمت و بخشش خود را به آنها ارزانی میدارد. هدف از این نگاه، ایجاد فرصتی برای دوستان خدا است تا از کرم و بزرگواری او بهرهمند شوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.