قوله تعالی: «وَ لَمَّا دَخَلُوا عَلی یُوسُفَ آوی إِلَیْهِ أَخاهُ» زیر تقدیر الیه تعبیههاست و در قصّه دوستی در باب دوستان قضیّههاست، یعقوب و بنیامین هر دو مشتاق دیدار یوسف بودند و خسته تیر فراق او، آن گه یعقوب در بیت الاحزان با درد فراق سالها بمانده و بنیامین بمشاهده یوسف رسیده و شادی بشارت انّی انا اخوک یافته، فمنهم مرفوق به و منهم صاحب بلاء، نه از آن که بنیامین را بر یعقوب شرف است لکن با ضعیفان رفق بیشتر کنند که حوصله ایشان بار بلا کم بر تابد و بلا که روی نماید بقدر ایمان روی نماید، هر کرا ایمان قویتر، بلاء وی بیشتر موسی کلیم را گفت: «وَ فَتَنَّاکَ فُتُوناً» ای طبخناک بالبلاء طبخا حتّی صرت صافیا نقیّا و قال النّبی (ص): «ان اللَّه عز و جل ادخر البلاء لاولیائه کما ادخر الشهادة لاحبائه».
بنیامین از پیش پدر بیامد پدر را درد بر درد بیفزود امّا یوسف بدیدار وی بیاسود، آری چنین است تقدیر الهی و حکم ربّانی، آفتاب رخشان هر چند فرو می شود از قومی تا بر ایشان ظلمت آرد، بقومی باز برآید و نور بارد: مصائب قوم عند قوم فوائد. بنیامین را اگر شب فراق پدر پیش آمد آخر صبح وصال یوسفش بر آمد و ماه روی دولت ناگاه از در درآمد. یکی را پرسیدند که در جهان چه خوشتر؟
گفت: ایاب من غیر ارتیاب و قفلة علی غفلة و وصول من غیر رسول، دوستی که ناگاه از در درآید و غایب شدهای که باز آید.
بنیامین را بار نسبت دزدی بر نهادند! گفت باکی نیست هزار چندان بردارم، در مشاهده جمال یوسف اکنون که بقرب یوسف روح خود یافتم آن شربت زهر آلوده نوشاگین انگاشتم و اگر روزی بحسرت اشک باریدم امروز آن حسرت همه دولت انگاریدم:
گر روز وصال باز بینم روزی
با او گلههای روز هجران نکنم
«کَذلِکَ کِدْنا لِیُوسُفَ» قال ابن عطاء: ابلیناه بانواع البلاء حتّی اوصلناه الی محلّ العزّ و الشّرف، از روی اشارت میگوید: یوسف را بانواع بلا بگردانیدیم و بر مقام حیرت بر بساط حسرت بسی بداشتیم تا او را بمحل کرامت و رفعت رسانیدیم و شراب زلفت و الفت چشانیدیم، آن محنت در مقابل این نعمت نه گرانست، و آن حسرت بجنب این زلفت نه تاوانست، سنّت خداوند جهان اینست که مایه شادی همه رنج است و زیر یک ناکامی هزار گنج است، و اگر حکمت ازین روشن تر خواهی و بیان ازین شافیتر، ما در ازل حکم کردهایم و قضا رانده که یوسف پادشاه مصر خواهد بود، نخست او را ذلّ بندگی نمودیم تا از حسرت دل اسیران و بردگان خبر دارد، پس او را ببلاء زندان مبتلا کردیم تا از سوز و اندوه زندانیان آگاه بود، بوحشت غربت افکندیم تا از درماندگی غریبان غافل نبود:
مادری کن مر یتیمان را بپرورشان بلطف
خواجگی کن سائلان را طمعشان گردان وفا
با تو در فقر و غریبی ما چه کردیم از کرم
تو همان کن ای کریم از خلق خود بر خلق ما
«نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ» بالاستقامة، ثمّ بالمکاشفة، ثمّ بالمشاهدة، ما آن را که خواهیم پایگاه بلند دهیم و درجات وی برداریم، اوّل توفیق طاعت پس تحقیق مثوبت، اوّل اخلاص اعمال پس تصفیه احوال، اوّل دوام خدمت بر مقام شریعت پس یافت مشاهدت در عین حقیقت، آن استقامت اشارت بشریعت است و آن مکاشفت نشان طریقت است و آن مشاهده عین حقیقتست، شریعت بندگی است، طریقت بی خودی است، حقیقت از میان هر دو آزادیست:
آزاد شو از هر چه بکون اندر
تا باشی یار غار آن دلبر
قوله «یا أَیُّهَا الْعَزِیزُ إِنَّ لَهُ أَباً شَیْخاً کَبِیراً» الآیة... چون یوسف، بنیامین را بعلّت دزدی باز گرفت هر چند برادران کوشیدند و وسائل برانگیختند و حرمت پیری پدر شفیع آوردند تا یکی را از ایشان بجای وی بدارد و بدل پذیرد، نپذیرفت و سود نداشت، اشارت است که فردای قیامت هر کس بفعل خود مطالب است و بگناه خود معاقب: «لا یَجْزِی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَیْئاً وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری» کذلک قال یوسف: «مَعاذَ اللَّهِ أَنْ نَأْخُذَ إِلَّا مَنْ وَجَدْنا مَتاعَنا عِنْدَهُ إِنَّا إِذاً لَظالِمُونَ».
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به روایت داستان یوسف و برادرش بنیامین در قرآن میپردازد. زمانی که برادران یوسف به دیدار او میآیند، یوسف برادرش بنیامین را نزد خود میبرد، که این امر به دلایل عاطفی و افسوس سالهای فراق او و پدرشان، یعقوب، اشاره دارد. در حالی که بنیامین با یوسف reunited میشود، احساساتش به شادی و شوق تبدیل میشود.
متن همچنین به این نکته اشاره میکند که بلایای زندگی میتواند به انسان کمک کند و او را به سمت قلههای رفیع معنوی سوق دهد. خداوند یوسف را به خاطر حکمتهای خاصی در سختیها قرار داد تا او به درک عمیقتری از دردهای دیگران برسد.
در نهایت، داستان به این نکته اخلاقی میپردازد که هر کس باید مسئولیت اعمال خود را بپذیرد و عذرخواهی برای دیگران نمیتواند به جای ما باشد. این موضوع در آیات قرآن به وضوح بیان شده است.
هوش مصنوعی: زمانی که برادران یوسف به نزد او رفتند و برادرش را به آغوش کشیدند، این لحظه نشاندهنده عشق و دوستی عمیق میان آنها بود. یعقوب و بنیامین هر دو به شدت مشتاق دیدار یوسف بودند و درد فراق او آنها را اذیت میکرد. یعقوب در سالهای متمادی در غم فقدان پسرش یوسف به سر میبرد، در حالی که بنیامین به یوسف رسید و از دیدن او خوشحال شد. برخی از افراد در این قصه به یوسف نزدیکتر بودند و برخی دیگر با مشکلات بیشتری روبرو بودند. این مسأله به این معنا نیست که بنیامین از یعقوب برتر است، بلکه به این دلیل است که باید با افراد ضعیفتر بیشتر مهربانی کرد تا بار غم و مشکلات آنها را تحمل کرد. بلایی که برای هر کس پیش میآید بستگی به میزان ایمان او دارد. هر چه ایمان کسی قویتر باشد، ممکن است بلای بیشتری را تحمل کند. موسی کلیم (ع) نیز گفت که خداوند او را در مرحلهای قرار داده که کاملاً خالص و پاک بشود. همچنین پیامبر (ص) فرموده است که خداوند بلایا را برای دوستانش نگهداری میکند، همانطور که شهادت را برای محبوبانش ذخیره میسازد.
هوش مصنوعی: بنیامین قبل از پدر به خانه آمد و درد پدر را بیشتر کرد، اما یوسف در دیدار با او آرامش یافت. واقعاً اینچنین است که مقدر الهی و تصمیم ربانی عمل میکند؛ هرچند خورشید در میان قومی غروب کند و بر آنها ظلمت بیاورد، اما در قومی دیگر دوباره طلوع میکند و روشنی میافشاند. مشکلات یک قوم ممکن است در قوم دیگر به نفع باشد. اگر بنیامین شب فراق پدر را تجربه کرد، در پایان صبح وصال یوسف را دید و ناگهان ماه روی خوشبختی در خانه نمایان شد. از یکی پرسیدند که در دنیا چه چیزی خوشتر است؟
هوش مصنوعی: گفت: آیا بدون مقدمات و بیخبر از حال، کسی به سراغ من میآید و به ناگهان به جمع ما میپیوندد؟ آیا دوستی که ناگهان وارد میشود، شبیه کسی نیست که بعد از غیبت طولانی دوباره به خانه برمیگردد؟
هوش مصنوعی: بنیامین را به دزدی متهم کردند! او گفت که اهمیتی ندارد، حتی اگر هزار بار هم دزدی کنم. در میان زیبایی یوسف، اکنون که به او نزدیک شدهام، آن شربت زهرآلود را مانند نوشیدنی گوارا میدانم و اگر روزی گریه کردم به خاطر حسرت، امروز آن حسرت را به عنوان بزرگترین نعمت تصور میکنم.
هوش مصنوعی: اگر روزی دوباره موفق شوم به دیدار او، در آن روز دیگر از دردها و ناراحتیهای دوران جدایی شکایت نخواهم کرد.
هوش مصنوعی: خداوند یوسف را با انواع آزمونها آزمایش کرد تا او را به مقام عزت و شرف برساند. این بیان نشان میدهد که یوسف با انواع مشکلات و دردها مواجه شد و در نتیجه بر بستر حسرت و نگرانی قرار گرفت، اما این همه درد و رنج او را به جایی رساند که به مقام کرامت و رفعت رسید. در مقابل آن همه محنت، این نعمتها بهای زیادی ندارند و آن حسرت در برابر این محبت و دوستی اهمیت چندانی ندارد. خداوند به این ترتیب نشان میدهد که در پس هر شادی، رنجی نهفته است و در دل هر ناکامی، گنجی وجود دارد. اگر بخواهیم به حکمت این موضوع بیشتر پی ببریم، باید بگوییم که خداوند از ابتدا مقدر کرده بود که یوسف پادشاه مصر شود، ولی قبل از آن، او را در شرایطی قرار داد که بتواند به مشکلات و آلام دیگران آشنا شود و دلسوزی برای آنها پیدا کند.
هوش مصنوعی: مادری کن و از یتیمان نگهداری کن، با مهربانی به آنها کمک کن و به نیازمندان امید بده.
هوش مصنوعی: در فقر و孤فگی به کمک تو چه کردهایم؛ از لطف و کرم تو، همانطور که به بندگانت کمک میکنی، به ما نیز کمک کن.
هوش مصنوعی: ما کسانی را که بخواهیم به درجات عالی میرسانیم. این فرایند اول با استقامت آغاز میشود، سپس با مکاشفه و در نهایت با مشاهده به پایان میرسد. این بدین معناست که ابتدا توفیق در اطاعت و سپس تحقیق در مورد پاداشها به دست میآید. در قدم بعدی، اخلاص در اعمال و پاکسازی حال در اولویت قرار دارد. بعد از آن، خدمت مداوم در مسیر شریعت امکان مشاهده حقایق عینی را فراهم میآورد. استقامت نشانهای از پیروی از شریعت است، مکاشفه نمادی از سیر و سلوک در طریقت و مشاهده حقیقت، اصل و جوهر هر دو است. شریعت نمایانگر بندگی، طریقت نماد بیخود شدن و حقیقت آزادسازی از این دو است.
هوش مصنوعی: از هر چیزی که تو را محدود میکند رها شو تا بتوانی همراه و همدم آن معشوق زیبا باشی.
هوش مصنوعی: یوسف به برادرانش گفت که اگر آنها بخواهند به جای بنیامین، کسی دیگر را جایگزین کنند، این اقدام را نمیپذیرد و این کار نادرست است. او با این کار به اصل مسئولیتپذیری اشاره میکند که در روز قیامت هر فردی باید در برابر اعمال خود پاسخگو باشد و هیچکس نمیتواند به جای دیگری مجازات شود. این موضوع نشاندهنده این است که هر شخص باید به گناهان و اعمال خود پاسخ دهد و کسی نمیتواند بار دیگری را به دوش بکشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.