گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
میبدی

قوله تعالی: قُلْ تَعالَوْا یا محمد! گوی بیائید أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ تا بر خوانم آنچه حرام کرد خداوند شما بر شما أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً انباز مگیرید با خدای هیچ چیز را وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً می‌وصیت کنم شما را بنیکو کاری با پدر و مادر وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ و فرزندان خویش را مکشید مِنْ إِمْلاقٍ از بیم درویشی و تنگی نفقه نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ ما روزی دهیم شما را و ایشان را وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ و گرد زشتها مگردید ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ آنچه از آن آشکارا و آنچه از آن نهان وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ و مکشید تن مسلمانان که اللَّه حرام کرد خون آن إِلَّا بِالْحَقِّ مگر بقصاص یا رجم زانی پس احصان ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ این آنست که می‌وصیّت کند اللَّه شما را لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ (۱۵۱) تا مگر دریاوید.

وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْیَتِیمِ‌ و گرد مال یتیم مگردید إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ‌ مگر بآنچه آن نیکوتر حَتَّی یَبْلُغَ أَشُدَّهُ‌ تا آن گه که وی ببلوغ خویش رسد و برشد خویش وَ أَوْفُوا الْکَیْلَ‌ و تمام پیمایید چون میسپارید وَ الْمِیزانَ‌ و تمام سنجید که میسپارید بِالْقِسْطِ بسنگ راست لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها بر ننهیم بر هیچ تنی مگر توان آن وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا و چون حکم برید یا توسط کنید راست بید، یا گواهی دهید راست گوئید وَ لَوْ کانَ ذا قُرْبی‌ اگر همه آن گواهی بر خویش خویشتن می‌دهید وَ بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا و نذر که با اللَّه کنید بآن وفا کنید، و آن را باز آئید ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ‌ این آنست که وصیّت میکند اللَّه شما را بآن لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ‌ (۱۵۲) تا مگر پند پذیرید و دریابید و اللَّه را یاد دارید.

وَ أَنَّ هذا صِراطِی و آن قرآن راه منست مُسْتَقِیماً راهی راست پاینده فَاتَّبِعُوهُ بر پی آن ایستید وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ و بر پی راهها جفته ناشایسته مروید فَتَفَرَّقَ بِکُمْ که آن راهها شما را جدا و پرکنده کند عَنْ سَبِیلِهِ از راه راست و دین او ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ این آنست که اللَّه وصیت کرد شما را بآن لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (۱۵۲) تا مگر پرهیزیده آئید از عذاب و خشم خدای.

ثُمَّ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ پس بر ایشان خوان ای محمّد! آنچه موسی را دادیم از تورات تَماماً عَلَی الَّذِی أَحْسَنَ تمام کردن نعمت خویش را بر نیکوکاران بنی اسرائیل وَ تَفْصِیلًا لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ و تفصیل دادن و روشن کردن هر چیز را از احکام دین که بکار باید وَ هُدیً وَ رَحْمَةً و راه نمونی و بخشایش لَعَلَّهُمْ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ (۱۵۴) تا مگر ایشان برستاخیز و شدن پیش خداوند ایشان بگروند.

وَ هذا کِتابٌ و این قرآن نامه‌ای است أَنْزَلْناهُ که فرو فرستادیم آن را مُبارَکٌ برکت کرده بر فرستادن آن فَاتَّبِعُوهُ بر پی آن روید وَ اتَّقُوا و پرهیزید لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (۱۵۵) تا مگر بر شما رحمت کنند. أَنْ تَقُولُوا پرهیزید از آنچه فردا گوئید إِنَّما أُنْزِلَ الْکِتابُ نامه که از آسمان فرو فرستادند عَلی‌ طائِفَتَیْنِ مِنْ قَبْلِنا برد و گروه فرستادند پیش از ما سریانیان و عبرانیان، وَ إِنْ کُنَّا عَنْ دِراسَتِهِمْ لَغافِلِینَ (۱۵۶) و ما از خواندن ایشان ناآگاه بودیم و بزبان ایشان.

أَوْ تَقُولُوا یا گوئید فردا لَوْ أَنَّا أُنْزِلَ عَلَیْنَا الْکِتابُ اگر بر ما کتاب فرستادندی لَکُنَّا أَهْدی‌ مِنْهُمْ ما بآن کتاب حق‌شناس‌تر و راهبرتر بودیمی از ایشان فَقَدْ جاءَکُمْ بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ آنک آمد بشما پیغامی روشن پیدا از خداوند شما وَ هُدیً وَ رَحْمَةٌ و راه نمونی و بخشایشی فَمَنْ أَظْلَمُ آن کیست ستمکارتر بر خود مِمَّنْ کَذَّبَ بِآیاتِ اللَّهِ از آن کس که دروغ شمرد سخنان خدای وَ صَدَفَ عَنْها و بر گردد از آن سَنَجْزِی الَّذِینَ یَصْدِفُونَ عَنْ آیاتِنا آری پاداش دهیم ایشان را که بر می‌گردند از سخنان ما سُوءَ الْعَذابِ عذاب بد بِما کانُوا یَصْدِفُونَ (۱۵۷) بآنچه می‌برگشتند.

هَلْ یَنْظُرُونَ درین باز نشستن از ایمان چشم میدارند چیزی را إِلَّا أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ نمیدارند چشم مگر آن را که بایشان آید فریشتگان میرانیدن را أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ یا خدای تو آید داوری کردن را أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ یا خورشید از مغرب برآید ترسانیدن را و بیدار کردن را یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ یا آن روز که آید چیزی از نشانهای خداوند تو لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها سود ندارد هیچ تن را گرویدن وی لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ که نگرویده بود از پیش أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمانِها خَیْراً و یا با گرویدن خویش نماز نکرده بود قُلِ انْتَظِرُوا گوی چشم میدارید إِنَّا مُنْتَظِرُونَ (۱۵۸) که ما چشم دارندگانیم.

إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ ایشان که از دین خویش جدا شدند و بی‌دین ماندند وَ کانُوا شِیَعاً و جوگ جوگ شدند لَسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْ‌ءٍ از ایشان در هیچ چیز نه‌ای إِنَّما أَمْرُهُمْ إِلَی اللَّهِ کار ایشان با خدای است و شما را ایشان بروی ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یَفْعَلُونَ (۱۵۹) تا خبر کند ایشان را فردا بآنچه میکردند.