قوله تعالی: قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ ابن عباس گفت: ازینجا تا آخر سه آیت از محکمات قرآناند ام الکتاب، که اللَّه گفت در صدر سورة آل عمران. تعالوا این تعالی اصغاء است و حسن استماع و استقبال امر، نه آمدن بپای، و فی معناه قال الشاعر:
تعالوا نداری جهدنا عن قلوبنا
فیوشک أن نبقی بغیر قلوب.
أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ ای اقرأ علیکم الذی حرم اللَّه. میگوید: گوش فرا دارید و نیکو بنیوشید ای شما که تحریم حرث و انعام کردید! تا بر شما خوانم آنچه اللَّه بر شما حرام کرده: أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً ای: هو أن لا تشرکوا، و قیل معناه: حرم ربکم علیکم ان لا تشرکوا، و «لا» صله است، کقوله تعالی و تقدس: ما مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ ای تسجد، و قیل: اوصی ان لا تشرکوا به شیئا و بالوالدین احسانا، یعنی اوصیکم بالوالدین برا.
مصطفی (ص) گفت: «من احبّ ان ینسأ له اجله، و یزاد فی رزقه فلیبرّ والدیه، و لیصل رحمه»
قال ابو الولید: النسء فی الاجل و الزیادة فی الرزق قد فرغ اللَّه منهما، و لکنه یصح اللَّه بدنه فی بقیة اجله، و هو النسء فی الاجل و الزیادة فی الرّزق.
وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ یعنی دفن البنات و هنّ احیاء و هی الموؤدة. مِنْ إِمْلاقٍ خشیة الفقر و العار، یقال: املق الرجل فهو مملق، اذا افتقر. مصطفی (ص) گفت: «من کانت له انثی فلم یئدها و لم یهنها و لم یؤثر ولده علیها یعنی الذّکور ادخله اللَّه الجنة».
قال: «و من عال ثلاث بنات او مثلهنّ من الاخوات، فأدّیهن و رحمهنّ حتی یغنیهن اللَّه، اوجب اللَّه له الجنة». فقال رجل: یا رسول اللَّه! او اثنتین، قال: «او اثنتین» حتی لو قالوا: او واحدة، لقال: واحدة، و قال (ص): «من حمل طرفة من السوق الی ولده کان کحامل صدقة حتّی یعضها فیهم، و لیبدأ بالاناث قبل الذکور، و من رقّ للاناث کان کمن بکی من خشیة اللَّه، و من بکی من خشیة اللَّه غفر اللَّه له».
وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ ابن عباس و ضحاک و سدی گفتند: اهل جاهلیت بظاهر زنا مستقبح میداشتند، امّا در باطن روا میداشتند، و از آن تحرج نمیکردند. رب العالمین درین آیت ظاهر و باطن زنا حرام کرد. مجاهد گفت: فاحشة ظاهر، الجمع بین الاختین بود که در جاهلیت روا میداشتند، و همچنین زنی که پدران ایشان بزنی کرده بودند، نکاح وی روا میداشتند. رب العزة در اسلام هر دو حرام کرد، گفت وَ لا تَنْکِحُوا ما نَکَحَ آباؤُکُمْ، و قال: أَنْ تَجْمَعُوا بَیْنَ الْأُخْتَیْنِ. این فاحشة ظاهر است و فاحشة باطن زنا است، و در جمله هر چه مکروهات است و ناشایست و ناپسندیده در تحت این آیت شود. ظاهر عمل جوارح است و باطن عمل دل، که آن را نیت و اعتقاد گویند.
وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ و حقها ما
قال النبی (ص): «لا یحلّ دم امرئ مسلم باحدی ثلاث: کفر بعد ایمان، و زنا بعد احصان، و قتل نفس بغیر نفس.
ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ ای ذلک التحریم امرکم بلزومه و الاقامة علیه. لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ لکی تعقلوا ما نهاکم عنه و ما امرکم به.
وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْیَتِیمِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ احسن آنست که در مال وی بصلاح تصرف کند، و در آن قیام نماید، بحسبت یا بمزد بر عدل بنزدیک حاجت، و آمیختن در مال وی بر نصف و اقتصاد بر تمول و انتفاع، تا آن گه که یتیم بالغ شود، و برشد خویش رسد. حدّ اشدّ گفتهاند که: حد بلوغ است بآن نشانها که شرع بیان کرده بر اختلاف علما با قوت عقل تمام، و رسیدن بآن حال که حسنات و سیئات بر وی نویسند.
کلبی و سدی گفتند: من ثمانی عشرة سنة الی ثلاثین سنة. و الاشد جمع فی قول بعضهم، واحده شدّ، کالضرّ و الاضرّ و الشرّ و الاشرّ، و فی قول بعض البصریین هو واحد، و هو قوة الشباب عند ارتفاعه، کما ان شد النهار قوة الضیاء عند ارتفاعه، و معنی الایة: حتی یبلغ اشده، و تؤنسوا رشده، فتدفعوه حینئذ الیه، کقوله: فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ أَمْوالَهُمْ.
وَ أَوْفُوا الْکَیْلَ اتموه من غیر نقص، وَ الْمِیزانَ یعنی وزن المیزان بِالْقِسْطِ ای بالعدل لا بخس و لا شطط، لا زیادة و لا نقصان. میگوید: تمام پیمایید و راست سنجید نه زیادة و نه نقصان. آن گه گفت: لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها در کیل و وزن بر هر کسی آن نهیم که طاقت دارد. اگر دهنده را تکلیف زیادت دادن کنیم، نفس وی طاقت ندارد، و بتنگ آید، و همچنین ستاننده را اگر تکلیف کنیم که حق خود را کم کند طاقت ندارد. معنی دیگر گفتهاند: لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها میگوید: چون هر دو بحد طاقت در کیل و وزن عدل بجای آورند، اگر اندکی در آن فرو شود که طاقت بدریافت آن مینرسد، ایشان را بزهای نیست، که بر هر کسی آن نهند که طاقت دارد.
وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ کانَ ذا قُرْبی میگوید: اگر شما را میان مردم حکم سازند، و میانجی کنند، بداد حکم کنید و براستی بیمیل، اگر چه آن حکم خویشان شما را بود یا بر ایشان بود، و در گواهی دادن همچنین گواهی راست دهید، و سخن که گوئید بحق گوئید. وَ بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا میگوید: حق شرع در اوامر و نواهی بگزارید، و در حدود آن تجاوز مکنید، و سوگندها که خورید، و نذرها که کنید، بوفاء آن باز آئید. ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ التذکر الاتعاظ و أن لا یغفل قلبک عن ذکر اللَّه و نهیه.
وَ أَنَّ هذا صِراطِی حمزه و کسایی وَ أَنَّ هذا بکسر الف خوانند.
باقی بفتح الف خوانند، و قراءت عامه قراء «و انّ» بتشدید نون است مگر ابن عامر تنها، که وی بتخفیف نون خواند، و همچنین عامه قراء صِراطِی بسکون یا خوانند مگر ابن عامر که وی بفتح یا خواند، و ابن کثیر و ابن عامر «سراطی» بسین خوانند، و حمزه میان صاد و زا. باقی بصاد خالص. وَ أَنَّ هذا صِراطِی اگر بفتح الف خوانی عطف است بر أن لا تشرکوا، یا معنی آنست که: و لأن هذا صراطی، و اگر بکسر الف خوانی بر سبیل ابتداء است. اصل سخن «و هذا صراطی» است و «أنّ» تاکید را درآوردند. وَ أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً یرید دینی دین الحنیفیة اقوم الادیان.
فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ یعنی الاهواء المختلفة.
عن عبد اللَّه بن مسعود قال: خطّ لنا رسول اللَّه (ص) خطا، ثمّ قال: «هذا سبیل اللَّه»، ثم خط خطوطا عن یمینه و شماله، و قال: «هذه سبل، علی کل سبیل منها شیطان یدعو الیه»، و قرأ: أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ.
ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ ای امرکم به فی الکتاب لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ لکی تتقوا السبل.
این آیات را وجهی دیگر است در تأویل «لا» که در أَلَّا تُشْرِکُوا است، و این عارض که در میان این مناهی است از احسان با والدین، و آن آنست که وقف کنی بر تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّکُمْ اینجا وقف است، پس ابتدا کنی «عَلَیْکُمْ أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً». معنی آنست که بر شما بادا که انباز نگیرید با خدای هیچ چیز (۱)، و بر شما بادا که با پدر و مادر نیکویی کنید، و بر شما بادا که فرزند خویش نکشید، و گرد فواحش نگردید، و خون ناحق نریزید، و گرد مال یتیم به بیداد نگردید، و کیل و وزن و مکیال و میزان راست دارید، و گواهی راست دهید، و بنذور وفا کنید، و بر پی نامه اللَّه روید. این از آیات محکمات است که در هیچ کتاب از کتب اللَّه ناسخ آن نیامده، و هیچ چیز از آن منسوخ نگشته، و این احکام بر همه بنی آدم تا بقیامت روان شده، این معنی را گفت: وَ أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ یعنی هذه الآیات، لأنها المحکمات التی لم تنسخ فی ملة من الملل.
ثُمَّ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ تَماماً این ثم بر تعقیب تلاوت است، یعنی: تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّکُمْ. ثم قال: تعالوا اتل ما آتینا موسی الکتاب تَماماً عَلَی الَّذِی أَحْسَنَ یعنی تماما علی احسان اللَّه الی موسی بالنبوة و غیرها من الکرامة. میگوید: موسی را کتاب دادیم تمام کردن نعمت خویش را بر وی، و افزودن احسان خویش با وی، یعنی که از اول با وی نیکوئیها کردیم، که وی را پیغامبری دادیم، و به فرعون و قبطیان فرستادیم، و بعصا و ید بیضاء و آیات و معجزات او را گرامی کردیم. اکنون آن نعمت و احسان تمام کردیم، که کتاب تورات بوی دادیم، کتابی که در آن بیان احکام دین است و تفصیل هر چیز.
معنی دیگر: تَماماً عَلَی الَّذِی أَحْسَنَ یعنی اتماما لنعمتی بالتّوراة علی المحسنین من بنی اسرائیل. تمام کردن نعمت خود را بر نیکوکاران بنی اسرائیل که ایشان را وعده داده بود آنجا که گفت جل جلاله: وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ الی آخر الایتین. رب العزة جل جلاله آن وعده وفا کرد، و آن نعمت بر ایشان تمام کرد، و قیل: معناه تماما علی احسانه، ای: احسان موسی بطاعاته، یعنی لیکمل احسانه علی الذی یستحق به کمال ثوابه فی الآخرة، و قیل: تماما لکرامته فی الجنة علی احسانه فی الدّنیا.
وَ تَفْصِیلًا لِکُلِّ شَیْءٍ وَ هُدیً ای التوراة هدی من الضلالة و رحمة من العذاب لَعَلَّهُمْ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ یعنی بالبعث الذی فیه جزاء الاعمال.
وَ هذا یعنی القرآن کِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَکٌ البرکة النماء و الزیادة، فهو برکة لمن آمن به و عمل بما فیه، و ان من برکة هذا الکتاب ما احله اللَّه لنا فیه مما حرّمه علی الیهود، و ما احل لنا فیه من الغنائم التی حرمها علی من کان قبلنا، و ما فیه من الزیادة فی العمل و الجهاد و ما علی ذلک من زیادة الثواب. فَاتَّبِعُوهُ ای: اقتدوا به، وَ اتَّقُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ.
أَنْ تَقُولُوا معنی آنست که: اتقوا ان تقولوا. میگوید: بتصدیق و استوار داشت رسول من و پذیرفتن پیغام من بپرهیزید از آنچه فردا گوئید: إِنَّما أُنْزِلَ الْکِتابُ عَلی طائِفَتَیْنِ مِنْ قَبْلِنا وَ إِنْ کُنَّا عَنْ دِراسَتِهِمْ لَغافِلِینَ ای: ما کنا الا غافلین عن تلاوة کتبهم. این خطاب با اهل مکه است، و مراد اثبات حجت است بر ایشان بر انزال قرآن بر محمد (ص)، یعنی که تا فردا بقیامت نگویند این کفار عرب که: اگر از ما آن میخواستند که از پیشینیان، ما را کتاب دادندی همچون ایشان، که جهودان و ترسایان را تورات دادند، و ما از آن غافل بودیم، و آن زبان ندانستیم. یعنی که بقیامت این سخن نتوانند گفت، که ما ایشان را کتاب قرآن دادیم، و فرستادیم، و احکام آن روشن کردیم، و بأوامر و نواهی فرمودیم.
أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِلَ عَلَیْنَا الْکِتابُ این جواب کفار مکه است که گفته بودند: قاتل اللَّه الیهود و النصاری! کیف کذّبوا انبیاءهم! لو جاءنا نذیر و کتاب لکنا اهدی منهم. انکار نمودند، و طعن کردند بر جهودان و ترسایان که تکذیب انبیا و کتاب خدا کردند، و گفتند: اگر بما پیغامبری یا کتابی آمدی، ما بهتر قبول کردیمی، و راست راهتر بودیمی. رب العالمین ایشان را درین سخن دروغ زن کرد، گفت: فَقَدْ جاءَکُمْ بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ هُدیً وَ رَحْمَةٌ هدی من الضلالة، و رحمة من العذاب، و نجاة من المهلکات. آمد بشما قرآن، و در آن کافر شدید، و دروغ شمردید.
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَذَّبَ بِآیاتِ اللَّهِ یعنی: بالقرآن، وَ صَدَفَ عَنْها ای اعرض عنها، فلم یؤمن بها. پس بر سبیل تهدید و وعید گفت: سَنَجْزِی ای: فی الآخرة الَّذِینَ یَصْدِفُونَ عَنْ آیاتِنا سُوءَ الْعَذابِ بِما کانُوا یَصْدِفُونَ.
هَلْ یَنْظُرُونَ ای: ما ینظر کفار مکة بالایمان، إِلَّا أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ قرأ حمزة و الکسائی: الا أن یأتیهم بالیاء، یعنی: الا ان یأتیهم ملک الموت وحده بالموت، أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ یوم القیامة فی ظلل من الغمام. یَأْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها یعنی نفسا کافرة حین لم تؤمن من قبل أن تجیء هذه الایة. لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ یقول: لم تکن صدّقت قبل طلوع الشمس من مغربها، او لم تکن کسبت فی ایمانها خیرا. یقول: لم تکن عملت هذه النفس قبل طلوع الشمس من مغربها، فانه لا یقبل منها بعد طلوعها، و من کان یقبل منه قبل طلوع الشمس، فانه یقبل منه بعد طلوعها.
قوله: أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمانِها خَیْراً دلیل علی ان العمل مع الایمان مشروط.
روی ابو هریرة قال: قال رسول اللَّه (ص): «ثلاث اذا خرجن لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ، او کسبت فی ایمانها خیرا: طلوع الشمس من مغربها و الدجال و دابة الارض»، و قال (ص): «لا تقوم الساعة حتی تطلع الشمس من مغربها، فاذا طلعت و رءاها الناس آمنوا اجمعون، و ذلک حین لا ینفع نفسا ایمانها»، ثم قرأ الایة.
ستا: الدخان و الدجال و دابة الارض و طلوع الشمس من مغربها و أمر العامة یعنی القیامة و خویصّة احدکم یعنی موته.
و حذیفة بن اسید الغفاری گفت: رسول خدا (ص) روزی بیرون آمد، و ما جمعی یاران بهم نشسته بودیم، و مذاکره میکردیم در کار قیامت و شدت و هول آن.
رسول خدا (ص) چون دانست که ما حدیث قیامت میکنیم، گفت: رستاخیز پدید نیاید، و قیامت برنخیزد تا نخست ده آیت به بینند. ده نشان از نشانهای قیامت دخان است و دجال و دابه و طلوع الشمس من مغربها و نزول عیسی و یأجوج و مأجوج و سه خسف یکی بمشرق یکی بمغرب یکی بجزیره عرب، دهم نار تخرج من الیمن تطرد الناس الی محشرهم، و یروی نار تخرج من قعر عدن تسوق الناس الی المحشر، و یروی فی العاشرة ریح تلقی الناس فی البحر.
قُلِ انْتَظِرُوا یعنی احد هذه الاشیاء، إِنَّا مُنْتَظِرُونَ بکم احدها، و قیل انها نسخت بآیة السیف.
و در بیان آفتاب بر آمدن از مغرب خبری جامع است بروایت عکرمه از ابن عباس از رسول خدا (ص)، گفتا: آفتاب که بمغرب فرو میشود، آن ساعت او را بآسمان هفتم میبرند، تا بمستقر خویش رسد زیر عرش مجید. پس بوقت صبح دستوری خواهد که از کجا برآیم؟ فرمان آید که: هم از مطلع خویش برآی از جانب مشرق، و او را بتازگی هر روز نور دهند و روشنایی. پس بآسمانها و درجات بهشت گذاره کند و فروآید، حیال المشرق فی سرعة طیران الملائکة، تا باین آسمان دنیا رسد. آن ساعت وقت انفجار صبح بود. گفتا: روزگار برین نسق همی رود تا بارادت حق قیامت نزدیک گردد، و جهان همه کفر و فساد و معاصی بگیرد. منکر آشکارا شود، و امر معروف بردارند، تا شبی در رسد که آفتاب بر عادت خویش دستوری بازگشتن خواهد، و قمر هم چنان در آفتاب رسد. هر دو سجود کنند، و دستوری خواهند. دستوری شان ندهند، تا آن شب بسر آید، و ظلمت روز در آن پیوندد، و این حال اول متهجدان بدانند شب خیزان، که عادت قیام شب داشتند، و ایشان اندکی باشند در آن وقت، و در آن زمان ایشان بیرون آیند، و در آسمان نگرند، و تعجب همی کنند که این شب را صبح نیست، و ظلمت را پایان نیست، بسر ورد خویش باز میشوند، و باز بر آسمان مینگرند، و هیچ روشنایی صبح پیدا نه، تا زمانی درگذرد، و ستارگان اول شب باز پدید آیند بمکان خویش، چنان که هر شب میدیدند. بدانند که روزی در ظلمت گذشت و آفتاب نیامد، همه شب زاری کنند، و در اوراد خویش بیفزایند، تا آن شب نیز درگذرد، و روز هم چنان در تاریکی بآن پیوسته، تا سوم شب بگذرد، و عالمیان همه بدانند، و غریو و زاری در جهان افتد، و از هول قیامت بیم در دلها، و لرزه بر اندامها افتد، و مؤمنان آن روزگار و متعبدان در هر شهری بمسجدها جمع شوند، و تضرع کنند. چون سه شب گذشت، رب العزة جل جلاله و عز کبریاؤه جبرئیل را بفرستد، تا شمس و قمر هر دو بهم از جانب مغرب برآیند، نور از ایشان واستده، که ایشان را هیچ روشنایی نه، بر آن مثال که هر بار ایشان را کسوف افتادی سیاه بر آیند همچون دو شتر قرین یکدیگر، منازع یکدیگر، تا کدام یکی در پیش افتد. اینست که رب العزة گفت: وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ.
قال: فتذهل الامهات عن اولادها و الاحبة عن ثمرات قلوبها، و یجأرون الی اللَّه بالبکاء و الصراخ. فأما الصالحون و الأبرار ینفعهم بکاؤهم یومئذ، و یکتب لهم ذلک عبادة، و أما الفاسقون و الفجار فلا ینفعهم بکاؤهم یومئذ، و یکتب ذلک علیهم حسرة.
پس چون شمس و قمر بر آن صفت بسرّه آسمان رسند، جبرئیل آید بفرمان حق جل جلاله، و ایشان را باز گرداند سوی مغرب، و در مغرب دری است که آن را باب التوبة گویند. عمر خطاب گفت: بأبی انت و أمی یا رسول اللَّه! و ما باب التوبة؟
فقال: «یا عمر! خلق اللَّه بابا للتوبة، خلف المغرب، له مصراعان من ذهب مشکلان بالدر و الجواهر، ما بین المصراع الی المصراع الآخر اربعین سنة للراکب المسرع، فذلک الباب مفتوح منذ خلق اللَّه خلقه الی صبیحة تلک اللیلة عند طلوع الشمس و القمر من مغاربهما، و لم یتب عبد من عباد اللَّه توبة نصوحا منذ خلق اللَّه آدم الی ذلک الیوم الا ولجت تلک التوبة فی ذلک الباب، ثم ترفع الی اللَّه».
پس چون باز گردند آفتاب و ماه از میان آسمان بسوی مغرب، نه بمغرب خویش فرو شوند، چنان که هر بار میشدند، بلکه بآن در توبت فرو شوند، و پس از آن در فراز کنند، و استوار ببندند، که نیز نگشایند، پس از آن توبت هیچ کس نپذیرند، و اسلام هیچ کس بکار نیاید مگر کسی که پیش از آن مسلمان بوده و محسن، فذلک قوله: یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمانِها خَیْراً. فقال ابی بن کعب بأبی انت و امی یا رسول اللَّه! فکیف بالشمس و القمر یومئذ؟ و بعد ذلک؟ و کیف بالناس و الدنیا؟
فقال: «یا ابی! ان الشمس و القمر یکسبان بعد ذلک الضوء و النور، ثم یطلعان علی الناس و یغربان، کما کانا قبل ذلک یطلعان و یغربان، و اما الناس فأنهم رأوا ما رأوا من فظاعة تلک الایة و عظمها، فیلحون علی الدنیا حتی یجروا فیها الانهار، و یغرسوا فیها الاشجار، و یبنوا البنیان، و أما الدنیا فلو نتج لرجل منهم لم یرکبه حتی تقوم الساعة من لدن طلوع الشمس من مغربها الی أن ینفخ فی الصور».
إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ بالف قراءت حمزه و کسایی است. میگوید: ایشان که از دین خویش جدا شدند، و بیدین ماندند. باقی فرقوا خوانند بتشدید، یعنی جعلوا دین اللَّه و هو واحد دین ابراهیم ادیانا مختلفة، فتهود قوم، و تنصر قوم، و تمجس قوم. و گفتهاند: فَرَّقُوا دِینَهُمْ آنست که دین خویش پاره پاره کردند، در بعضی تسلیم و در بعضی تکلف، در بعضی اتباع و در بعضی مخالفت، در بعضی استسلام، و در بعضی تحریف، و آنچه رب العزة گفت: جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِینَ هم برین تأویل است، یعنی: آن را اجزا کردند. جزئی بپذیرفتند، و جزئی نپذیرفتند، چنان که قومی گفتند: «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ»، و آن جهوداناند در آن آیت، تا ایشان را گفتند: «أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتابِ وَ تَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ»؟! و این «جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِینَ» مشرکان مکهاند، و فَرَّقُوا دِینَهُمْ اهل بدعاند تا روز رستاخیز. و آنجا گفت: «لا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ» نهی است از آنچه مبتدعان کردند از تفریق دین خویش.
وَ کانُوا شِیَعاً ای فرقا و احزابا.
روی طاوس عن ابی هریرة، قال: قال رسول اللَّه (ص) فی هذه الایة: إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَ کانُوا شِیَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ و لیسوا منک، هم اهل البدع و اهل الشبهات و اهل الضلالة من هذه الامة.
و روی ابو أمامة عن النبی (ص)، قال: «هم الخوارج»، قیل: و اهل البدع فی هذه الامة کلهم خوارج.
روی زاذان ابو عمر، قال: قال لی علی: یا با عمر! أ تدری علی کم افترقت الیهود»؟ قلت: اللَّه و رسوله اعلم. قال: «افترقت علی احدی و سبعین فرقة، کلها فی الهاویة الا واحدة هی الناجیة. أ تدری علم کم تفرق هذه الامة»؟ قلت: اللَّه و رسوله اعلم. قال: «تفرق علی ثلاث و سبعین فرقة، کلها فی الهاویة الا واحدة هی الناجیة».
ثم قال علی: «أ تدری علی کم تفترق علیّ»؟ قلت: و انه لتفترق فیک یا امیر المؤمنین؟
قال: «نعم، تفترق فیّ اثنتی عشرة فرقة، کلها فی الهاویة الا واحدة هی الناجیة و انت منهم یا با عمر».
و قال النبی (ص): «لیأتین علی امتی کما اتی علی بنی اسرائیل حذو النعل بالنعل، حتی ان کان منهم من اتی امة علانیة، لکان فی امتی من یصنع ذلک، و ان بنی اسرائیل تفرقت علی ثنتین و سبعین ملة، و تفترق امتی علی ثلاث و سبعین ملة، کلهم فی النار الا ملةواحدة». قالوا: من هم یا رسول اللَّه؟ قال: «ما انا علیه و اصحابی».
درین خبر اختلاف روایات است و اختلاف الفاظ، و شرح آن بر سبیل اختصار در سورة آل عمران رفت.
لَسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ ای لیس الیک شیء من امرهم. إِنَّما أَمْرُهُمْ إِلَی اللَّهِ یعنی لم تؤمر یا محمّد! بقتالهم، فلما امر بقتالهم نسخ هذا، و قیل: لیس علیک من جنایتهم ضرر، انما امرهم الی اللَّه ای یتولی جزاءهم. ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یَفْعَلُونَ ای یعاقبهم و یجازیهم.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به تفسیر آیات قرآن کریم و احکام دین اسلام میپردازد. در ابتدا به آیات محکم و ثابت قرآن اشاره شده که شامل احکام اساسی مانند منع شرک، احترام به والدین، عدم کشتن فرزندان، احتراز از فواحش، عدم نزدیک شدن به مال یتیم و رعایت انصاف در وزن و کیل است.
سپس متن به بیان فضائل نیکوکاری به دختران و عدم بیاحترامی نسبت به آنها میپردازد. همچنین به مسائل مربوط به عدالت و گواهی صحیح اشاره میکند و مردم را به یادآوری وعدههای خدا و نسبت به قیامت و نشانههای آن متذکر میسازد.
در ادامه متن به اختلافات دینی و فرقههای مختلف اشاره کرد و تأکید میکند که کسانی که دین خود را پارهپاره کرده و به فرقههای مختلف تقسیم شدهاند، از آنچه که پیامبر و اصحابش بر آن بودند، منحرف شدهاند. در نهایت، بر وجوب محبت و وحدت بین مؤمنان تأکید میشود و به عاقبت نیکوکاران و مجازات بدکاران اشاره میشود.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده که در آیهای از قرآن، خداوند از مردم دعوت میکند که به صحبتهای او گوش دهند و آنچه را که تحریم شده است، بشنوند. ابن عباس اشاره میکند که این آیه و دو آیه دیگر که بعد از آن آمدهاند، از آیات محکم و استوار قرآن محسوب میشوند. واژه "تعالوا" به معنای توجه و شنیدن است و به معنای حضور فیزیکی نیست. یک شاعر نیز در همین راستا سخنانی گفته است.
هوش مصنوعی: بیایید با هم بیندیشیم که اگر بر روی احساسات و قلبهایمان کار نکنیم، ممکن است به زودی بدون قلب و احساس باقی بمانیم.
هوش مصنوعی: به گوش باشید و به دقت گوش کنید، ای کسانی که حرمت زراعت و دام را مشخص کردید! من میخواهم آنچه خدا بر شما حرام کرده را برای شما بخوانم: اینکه هیچ چیزی را با او شریک نگذارید، و این بدان معناست که خداوند به شما امر کرده که هیچ شریکی برای او قرار ندهید. همچنین، به شما توصیه میکند که نسبت به والدین خود نیکی کنید.
هوش مصنوعی: مصطفی (ص) فرمودند: «هر کس دوست دارد عمرش طولانیتر شود و روزیاش افزوده گردد، باید به والدین خود نیکی کند و روابط خویشاوندیاش را حفظ کند.»
هوش مصنوعی: ابو الولید میگوید: خداوند در مورد تأخیر در مرگ و افزایش روزی تصمیمگیری کرده است، اما او میتواند بدن انسان را در باقیمانده عمرش صحّت بخشد، که در واقع همان تأخیر در مرگ و افزایش روزی است.
هوش مصنوعی: جمله "وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُم" به معنای این است که نباید فرزندان خود را بکشید، به ویژه دختران زندهای که به خاطر فقر و شرم اجتماعی به خاک سپرده میشدند. واژه "املق" به معنای فقیر شدن است. پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند که کسی که دختر داشته باشد و او را نکشد یا به او بیاحترامی نکند و پسران خود را بر او ترجیح ندهد، خدا او را به بهشت خواهد برد.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: «اگر کسی سه دختر یا مانند آنها از خواهران را تحت سرپرستی قرار دهد و به آنها رسیدگی کند تا زمانی که خداوند آنها را بینیاز کند، خداوند او را به بهشت میبرد.» یکی از حضار از پیامبر پرسید: «اگر فقط دو دختر باشد چطور؟» پیامبر پاسخ دادند: «برای دو دختر هم همین گونه است.» حتی اگر کسی میپرسید فقط یک دختر، ایشان نیز به یک دختر اشاره میکردند. همچنین فرمودند: «کسی که چیزی از بازار به فرزندانش بیاورد، مانند کسی است که صدقه میدهد؛ تا زمانی که در بین آنها از آن بخورند. باید با دختران شروع کند قبل از پسران. و هر کس به دختران ترحم کند، مانند کسی است که از ترس خداوند گریه کرده است. و کسی که از ترس خداوند گریه کند، خداوند او را میآمرزد.»
هوش مصنوعی: به نزدیک نشوید به کارهای زشت، چه ظاهر و چه باطن. برخی از مفسران گفتهاند که مردم در زمان جاهلیت، زنا را از نظر ظاهری نکوهش میکردند، اما در باطن آن را مجاز میدانستند و از آن پرهیز نمیکردند. خداوند در این آیه زنا را چه در ظاهر و چه در باطن حرام اعلام کرده است. مفسر دیگری اشاره کرده که یکی از کارهای زشت ظاهری، ازدواج با دو خواهر به طور همزمان بود که در زمان جاهلیت مجاز به شمار میرفت. همچنین، این موضوع شامل ازدواج با زنانی میشد که پدرانشان قبلاً با آنها ازدواج کرده بودند. در اسلام، هر دوی این موارد حرام شدهاند و در این راستا خداوند فرموده که نمیتوانید با کسانی که پدرانتان با آنها ازدواج کردهاند، ازدواج کنید و همچنین نمیتوانید بین دو خواهر جمع کنید. بنابراین، زنا به عنوان یک عمل باطنی زشت نیز در این آیه ذکر شده است. به طور کلی، هر چیزی که ناپسند و نامطلوب باشد در زیر این آیه قرار میگیرد. اعمال ظاهری مربوط به بدن هستند و اعمال باطنی به دل و نیت و اعتقاد اشاره دارند.
هوش مصنوعی: و هیچ کس را که خداوند جانش را حرام کرده، جز به حق نکشید. و حق آن چیست؟
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: "خون هیچ مسلمان دیگری به سه دلیل حلال نمیشود: کفر بعد از ایمان، زنا بعد از داشتن همسر، و قتل یک نفر بدون دلیل."
هوش مصنوعی: این موضوع به شما توصیه شده است که به آن پایبند باشید و در آن ثابت قدم بمانید تا بتوانید آنچه را که از شما خواسته شده و آنچه از شما نهی شده است، درک کنید.
هوش مصنوعی: به هیچوجه به اموال یتیمان نزدیک نشوید، مگر به روشی که بهترین باشد. بهترین روش این است که در اموال آنها به نفع خودشان تصرف کنید و در آن به عدالت رفتار کنید، چه به عنوان مدیری با مزد یا به دلخواه خود. همچنین باید در مدیریت اموال یتیمان دقت کنید و به اندازه و به شکل معقول از آنها استفاده کنید تا زمانی که آنها به سن بلوغ برسند و قابلیت تصمیمگیری برای خود را پیدا کنند. در مورد بلوغ، نشانههایی وجود دارد که توسط شرع مشخص شده و با توجه به نظرات مختلف علمای دین و قدرت عقل، همچنین به حالتهایی که در آن اعمال خوب و بد برای فرد ثبت میشود، بیان شده است.
هوش مصنوعی: کلبی و سدی گفتند که سن جوانی از هجده تا سی سالگی است. در مورد واژه "شد" برخی گفتهاند که آن جمع "واحده" است، مانند واژههای "ضر" و "شر". اما برخی از اهل بصری این واژه را یک واحد در نظر گرفتهاند و آن را به قوت جوانی در زمان اوج آن نسبت دادهاند، مانند شدت نور در زمان اوج روز. معنای آیه این است که تا زمانی که به شدت و توانایی خود برسد و نشانههای رشدش را ببینید، به او اموالشان را بدهید.
هوش مصنوعی: و پیمایش را به درستی انجام دهید و از نقصان پرهیز کنید. در مورد وزن نیز بگویید که باید به عدالت سنجیده شود، نه کمتر و نه بیشتر. یعنی باید به دقت و با انصاف وزن کنید و از هرگونه کمفروشی یا زیادهروی پرهیز کنید. همچنین، در اینجا اشاره شده که ما هیچ کس را بیش از توانش مکلف نمیکنیم. اگر فردی بخواهد بیشتر از توانش کار کند، برای او دشوار میشود و در عین حال، کسی که باید حق خود را کاهش دهد نیز این کار برایش ممکن نیست. به بیان دیگر، اگر هر دو طرف به اندازه توان خود در پیمایش و وزن رعایت انصاف کنند و اگر ناخواسته کمی هم کاستی در این موارد پیش بیاید، برای آنها گناهی نیست، چرا که نمیتوان فراتر از توانشان از آنها خواست.
هوش مصنوعی: اگر شما به عنوان داور میان مردم تعیین شوید، باید به انصاف حکم کنید و بدون تمایل شخصی، حتی اگر موضوع مربوط به نزدیکان شما باشد، به عدالت رفتار کنید. در شهادت نیز باید حقیقت را بگویید و صحبتهایتان بر اساس انصاف باشد. همچنین به عهد و پیمانهایی که با خدا بستهاید، پایبند باشید و به دستورات شرعی احترام بگذارید و از مرزهای آن تجاوز نکنید. اینها توصیههایی هستند که برای شما گفته شده تا به یاد بیاورید و بیخبر از یاد خدا نباشید.
هوش مصنوعی: این مسیر من است و حمزه و کسایی نیز آن را با شکستن حرف الف میخوانند.
هوش مصنوعی: باقی قاریان واژه «و انّ» را با تشدید نون میخوانند به جز ابن عامر که آن را با تخفیف نون میخواند. همچنین بیشتر قاریان واژه «صِراطِی» را با سکون میخوانند، اما ابن عامر آن را با فتح میخواند. ابن کثیر و ابن عامر واژه «سراطی» را با سین میخوانند و حمزه بین صاد و زا، و باقی به صاد خالص میخوانند. اگر «و أَنَّ هذا صِراطِی» را با فتح الف بخوانید، به معنی عطف بر «أن لا تشرکوا» است یا بیان این است که «و برای آنکه این صراط من است». اگر با کسر الف بخوانید، به عنوان یک جمله ابتدایی است. اصل جمله «و هذا صراطی» است و «أنّ» برای تاکید آمده است. «و أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً» به معنای دین من است که دین حنیفیّت، معتبرترین ادیان است.
هوش مصنوعی: پس از آن پیروی کنید و از راههای مختلف پیروی نکنید، یعنی از تمایلات و خواستههای متنوع.
هوش مصنوعی: عبدالله بن مسعود نقل میکند که رسولالله (ص) خطی ترسیم کردند و فرمودند: «این راه خداست». سپس خطوطی به سمت راست و چپ کشیدند و فرمودند: «اینها راهها هستند و بر هر یک از این راهها شیطانی است که به سمت خود دعوت میکند». و سپس آیهای را خواندند که میگوید: «این راه من است که مستقیم است؛ پس از آن پیروی کنید و از راهها پیروی نکنید که شما را از راه او منحرف میکند».
هوش مصنوعی: این به شما وصیت شده است که در کتاب به آن اشاره شده است، شاید شما تقوا پیشه کنید و از راههای نادرست دوری کنید.
هوش مصنوعی: این آیات نشاندهنده دیگر معنای کلمه "لا" در عبارت "أَلَّا تُشْرِکُوا" هستند. این نکته در میان دستورات منعآور، به احسان به والدین میپردازد. به این صورت که باید بر روی عبارت "تَعَالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّکُمْ" توقف کنید و بعد از آن آغاز کنید به جمله "عَلَیْکُمْ أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً". این به معنی آن است که بر شما واجب است که هیچ چیز را در کنار خدا قرار ندهید و همچنین به والدین خود نیکی کنید، از کشتن فرزندان خود بپرهیزید، به کارهای زنا نیازمند نشوید، خون بیگناه را نریزید، به اموال یتیمان به ناحق دست نزنید، در اندازهگیری و سنجش راستگو باشید، شهادت صادقانه دهید، به عهد و پیمانهای خود وفا کنید و از دستورات الهی پیروی کنید. این آیات از محکمات هستند که در هیچ کدام از کتابهای الهی نسخ نشدهاند و هیچ یک از آنها باطل نشده است. این احکام برای تمام انسانها تا روز قیامت جاری است. این معنا را میتوان از عبارت "وَ أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ" دریافت کرد، زیرا این آیات محکماتی هستند که در هیچ آئینی نسخ نشدهاند.
هوش مصنوعی: سپس به موسی کتابی کامل دادیم. این "سپس" نشاندهنده ادامه بحث است. یعنی به آنها میگوید: بیایید آنچه را که پروردگارتان بر شما حرام کرده است، تلاوت کنید. سپس میگوید: بیایید آنچه را که به موسی دادهایم تلاوت کنیم، کتابی کامل که بر کسی که نیکی کرده است نازل شده است. یعنی تمام این كتاب به دلیل نیکی خداوند به موسی در امر نبوت و دیگر کرامتهاست. میگوید: ما کتابی به موسی دادیم تا نعمت خود را بر او تمام کنیم و احسان خود را به او افزونتر کنیم. در واقع از ابتدا به او نیکی میکردیم؛ او را به عنوان پیامبر انتخاب کردیم و به سوی فرعون و قبطیان فرستادیم. با عصا و دست سفید و نشانهها و معجزاتش او را بزرگداشتیم. اکنون این نعمت و احسان را کامل کردیم و کتاب تورات را به او دادیم، کتابی که در آن احکام دین و تفصیل هر چیز آمده است.
هوش مصنوعی: این عبارت به معنای این است که خداوند نعمتهای خود را بر نیکوکاران بنیاسرائیل به طور کامل به پایان رسانید. او به وعدهای که به آنها داده بود، عمل کرد و نعمتهایش را به آنانی که در زمین تحت فشار بودند، عطا نمود. همچنین، برخی بر این باورند که این به معنای کامل کردن احسان موسی به دلیل اطاعتهایش است، تا او را لایق پاداش کامل در آخرت قرار دهد. دیگران معتقدند که این اشاره به جلال و مقام او در بهشت به خاطر اعمال نیکش در دنیا دارد.
هوش مصنوعی: این متن به تفصیل درباره هر چیزی صحبت میکند و میگوید که تورات هدایتی از گمراهی و رحمت از عذاب است تا شاید مردم به ملاقات پروردگارشان ایمان بیاورند، یعنی به رستاخیز که در آن پاداش اعمال داده میشود.
هوش مصنوعی: این متن به معرفی قرآن به عنوان یک کتاب مبارک میپردازد که از آن برکت و افزایش رشد و بهبود حاصل میشود. افرادی که به این کتاب ایمان آورده و به آن عمل کنند، برکتهای خاصی را تجربه میکنند. این کتاب دارای احکام و قوانینی است که برخی از آنها برای مسلمانان مجاز است، در حالی که برای یهودیان ممنوع بوده است. همچنین، قرآن به مسلمانان اجازه میدهد از غنایم بهرهمند شوند، در حالی که این امکان برای اقوام قبل از آنها وجود نداشته است. علاوه بر این، قرآن تأکید میکند بر اعمال نیکو و جهاد و افزایش ثواب در این راه، و به پیروانش توصیه میکند که از آن پیروی کنند و تقوای الهی پیشه کنند تا مورد رحمت قرار گیرند.
هوش مصنوعی: باید از گفتن برخی چیزها پرهیز کنید و به تصدیق و پذیرش پیام من بپردازید. شما باید مراقب باشید که فردا چه میگویید. به یاد داشته باشید که کتاب پیش از این بر دو گروه از ما نازل شده و ما از خواندن آن غافل بودیم. این پیام به اهل مکه خطاب شده و هدف آن این است که بر ایشان حجت آورده شود برای دریافت قرآن توسط محمد (ص). این بدان معناست که تا قیامت نمیتوانند بگویند اگر از ما کتابی میخواستند، ما هم مانند یهودیان و مسیحیان کتابی داشتیم و از آن غافل بودهایم. در واقع، ما به ایشان قرآن دادیم و احکام آن را واضح کردیم و دستورات و نهیها را به آنها اعلام کردیم.
هوش مصنوعی: این جمله به اعتراض کفار مکه اشاره دارد که با تمسخر به یهودیان و مسیحیان میگویند چطور اینها پیامبران خود را دروغین شمردند. آنها ادعا میکنند اگر پیامبری یا کتابی به آنها میرسید، بهتر از دیگران به آن ایمان میآوردند. در پاسخ، خداوند به آنها یادآوری میکند که نشانههای روشنی از سوی او به آنها رسیده است، شامل قرآن که موجب هدایت از گمراهی و رحمت از عذاب است، اما آنها آن را انکار کرده و به آن کافر شدند.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی ظلم و ناعدالتی افرادی میپردازد که به نشانههای الهی، به خصوص قرآن، کذب میورزند و از آنها رویگردان میشوند. در ادامه، به این موضوع اشاره میشود که خداوند در روز قیامت، آنان را به خاطر این کارشان به عذاب سختی مبتلا خواهد کرد.
هوش مصنوعی: آیا کفار مکه انتظار دارند که ایمان بیاورند، جز این که فرشتگان به سراغشان بیایند؟ برخی از قرائتها میگویند که منظور این است که تنها ملک الموت به تنهایی بیاید و یا پروردگارت در روز قیامت در سایهای از ابرها بیاید. در آن روز، برخی از نشانههای پروردگارت خواهد آمد، اما ایمان آوردن کسی که قبلاً کافر بوده، هیچ منفعتی نخواهد داشت. او پیش از این نشانهها ایمان نیاورده است. این بدان معناست که او قبل از طلوع خورشید از مغرب ایمان نیاورده و یا هیچ ثمرهای از ایمان خود به دست نیاورده است. در واقع، اگر کسی قبل از طلوع خورشید از مغرب ایمان بیاورد، پس از طلوع آن نیز ایمانش پذیرفته میشود.
هوش مصنوعی: این جمله بیان میکند که عمل خوب همراه با ایمان به عنوان یک شرط در نظر گرفته شده است. به عبارت دیگر، برای اینکه عملی به عنوان خیر محسوب شود، باید با ایمان همراه باشد.
هوش مصنوعی: ابو هریره نقل کرده که پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «سه مورد وجود دارد که اگر رخ دهند، ایمان هیچکس به او نفعی نخواهد رساند، مگر اینکه قبل از آن ایمان آورده باشد یا در ایمان خود خیری کسب کرده باشد: یکی طلوع خورشید از مغرب، دیگری دجال و سومی حیوانی از زمین.» همچنین پیامبر (ص) گفتند: «روز رستاخیز نخواهد آمد تا زمانی که خورشید از مغرب طلوع کند. وقتی خورشید طلوع کند و مردم آن را ببینند، همه ایمان خواهند آورد، اما در آن زمان ایمان هیچکس به او نفع نخواهد رساند.» سپس ایشان آیهای را قرائت کردند.
هوش مصنوعی: در این متن به چند علامت و نشانه از آخر زمان اشاره شده است: خروج دجال، ظهور دابۀ زمین، طلوع خورشید از سمت مغرب، وقوع قیامت و همچنین مرگ هر فردی به عنوان یکی از امور خاص.
هوش مصنوعی: حذیفة بن اسید غفاری گفت: روزی پیامبر (ص) بیرون آمد و ما تعدادی از یاران دور هم نشسته بودیم و درباره قیامت و شدت و هول آن صحبت میکردیم.
هوش مصنوعی: حضرت محمد (ص) به ما گفتند که قیامت به وقوع نخواهد پیوست تا اینکه نخست ده نشانه از نشانههای آن مشاهده شود. این ده نشانه شامل مواردی همچون دود، دجال، حیوانی عجیب، طلوع خورشید از سمت مغرب، نزول حضرت عیسی، ظهور یأجوج و مأجوج، و سه زمینلرزه است که یکی در شرق، یکی در غرب و یکی در جزیره عرب خواهد بود. آخرین نشانه، آتش بزرگی است که از یمن برمیخیزد و مردم را به سوی محشر هدایت میکند. همچنین گفته شده که آتش دیگری از قعر عدن بیرون میآید و مردم را به سمت محشر میکشاند، و نیز در نشانه دهم، بادی خواهد بود که مردم را به دریا میاندازد.
هوش مصنوعی: «انتظار کنید» به معنای این است که یکی از این مسائل را در نظر داشته باشید. ما نیز منتظر یکی از آنها هستیم. همچنین گفته شده که این آیه به آیهای دیگر که به آیهی «سَیف» معروف است، نسخ شده است.
هوش مصنوعی: در اخبار آمده است که هنگام غروب آفتاب، آن را به آسمان هفتم میبرند تا به مکان مناسب خود در زیر عرش برسد. صبح که فرا میرسد، دستور میگیرد که از کجا طلوع کند و اجازه مییابد که از سمت مشرق ظاهر شود. هر روز به تازگی نور و روشنی دریافت میکند و به آسمانها و بهشت میرود تا به آسمان دنیا برسد. این روال ادامه دارد تا زمانی که قیامت نزدیک شود و جهان پر از کفر و فساد گردد. در آن زمان آفتاب به عادت خود بازمیگردد، و قمر نیز به آن میپیوندد. هر دو به سجده میافتند و به آنها دستوری نمیدهند تا شب به پایان برسد، و این باعث تاریکی میشود. در این زمان، نمازگزاران شب، که عادت به قیام شب داشتند، به آسمان نگاه میکنند و تعجب میکنند که چرا صبح نمیشود و تاریکی پایان نمییابد. ستارهها دوباره در آسمان ظاهر میشوند و متوجه میشوند که روزی در تاریکی گذرانده شده و آفتاب نیامده است. آنها زاری میکنند و دعاهای خود را افزایش میدهند. این وضعیت به مدت سه شب ادامه مییابد و ترس قیامت در دلها و لرزش بر بدنها حاکم میشود. مؤمنان و عابدان در مساجد جمع میشوند و دعا میکنند. پس از گذشت سه شب، خداوند جبرئیل را میفرستد تا آفتاب و قمر هر دو از سمت مغرب طلوع کنند و به انظار بیایند، در حالی که نور ندارند و به شکل سیاه و تیرهای آمدهاند، مانند دو شتر که با هم در حال رقابت هستند. اینجا است که خداوند میفرماید که خورشید و ماه جمع شدهاند.
هوش مصنوعی: در آن روز مادران از فرزندانشان غافل میشوند و عزیزان از میوههای دلشان دور میافتند و با گریه و فریاد به درگاه خداوند روی میآورند. اما کسانی که نیکوکار و صالح هستند، گریهشان در آن روز برایشان سودمند خواهد بود و این عمل به عنوان عبادت برایشان ثبت میشود. در حالی که برای فاسقان و بدکاران، گریهشان در آن روز فایدهای نخواهد داشت و این عمل برای آنها به حسرت تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: زمانی که خورشید و ماه به وضعیت خاصی در آسمان برسند، جبرئیل به فرمان خداوند نازل میشود و آنها را به سمت مغرب باز میگرداند. در مغرب، دری وجود دارد که به نام "درِ توبه" شناخته میشود. عمر خطاب از پیامبر میپرسد که این دری که به توبه اختصاص دارد، چیست؟
هوش مصنوعی: عمر! خداوند در غرب، دری برای توبه خلق کرده است که دو لنگه از طلا دارد و با مروارید و جواهر زینت یافته است. فاصله بین دو لنگه این در، برای کسی که با سرعت میرانَد، چهل سال است. این در از زمانی که خداوند آن را خلق کرده، تا صبح آن شب در هنگام طلوع خورشید و ماه از غرب خود، باز است. هیچ بندهای از بندگان خدا از زمان خلقت آدم تا آن روز، توبهای صادقانه نکرده مگر اینکه آن توبه از این در وارد شده و سپس به سوی خداوند بالا میرود.
هوش مصنوعی: زمانی که خورشید و ماه از آسمان به سمت مغرب برمیگردند، دیگر به سمت مغرب خود غروب نمیکنند، بلکه به طرز دیگری فرو میروند و سپس دوباره بالا میآیند و در جایی ثابت میشوند که دیگر از آنجا حرکت نمیکنند. پس از آن هیچکس توبه نمیکند و اسلام برای هیچکس مفید نخواهد بود مگر برای کسانی که پیش از آن مسلمان بوده و کارهای نیک انجام دادهاند. ابی بن کعب پرسید: ای رسول خدا، در آن روز حال خورشید و ماه چگونه خواهد بود؟ و بعد از آن، حال مردم و دنیا چگونه خواهد شد؟
هوش مصنوعی: او گفت: «ای پدر! خورشید و ماه بعد از آن نور و روشنی به وجود میآیند، سپس بر روی مردم طلوع کرده و غروب میکنند، همانطور که پیش از آن نیز طلوع و غروب میکردند. اما مردم، آنچه را که از هول آن آیه و عظمتش دیدند، به دنیا چنگ میزنند تا در آن نهرها جاری کنند، درختان بکارند و ساختمان بسازند. و اما دنیا، اگر هم برای یکی از آنها حاصل دهد، او آن را تا قیامت که خورشید از مغربش بلند میشود، سوار نخواهد شد، تا زمانی که در صور دمیده شود.»
هوش مصنوعی: افرادی که دین خود را از هم جدا کردند، به گروههای مختلفی تقسیم شدهاند و به نوعی بیدینی را انتخاب کردهاند. این تقسیمبندی به این معناست که آنها دین یکتای ابراهیم را به مذاهب و آیینهای مختلفی تفکیک کردند؛ عدهای یهودی شدند، عدهای مسیحی و عدهای نیز پیرو ادیان دیگر. این افراد دین خود را به صورتهای گوناگون پارهپاره کردهاند: برخی تسلیم شدند، برخی ظاهرگرایی کردند، برخی پیروانی داشتند و برخی دیگر به مخالفت برخاستند. حضرت خداوند نیز وقتی میگوید که قرآن را به بخشهای مختلف تقسیم کردند، به همین معناست که بعضی از آیات را قبول کردند و بعضی را نادیده گرفتند. مانند کسانی که گفتند: «ما به بخشی ایمان داریم و به بخشی کافر هستیم»، اشاره به یهودیانی دارد که این کار را کردند. این تفریق و جدا کردن دین، مربوط به مشرکان مکه و کسانی است که در تاریخ اسلام بدعتها را ایجاد کردند. در این آیه توصیه شده که نباید به این نوع جدا کردن دین پرداخته شود.
هوش مصنوعی: آنها گروهها و فرقههایی بودند.
هوش مصنوعی: رسول الله (ص) در مورد آیهای فرمودند: کسانی که دین خود را تکهتکه کرده و به گروههای مختلف تقسیم میشوند، تو هیچ ارتباطی با آنها نداری. آنها اهل بدعت، شبهه و گمراهی در این امت هستند.
هوش مصنوعی: ابو أمامة از پیامبر (ص) نقل میکند که فرمود: «آنها خوارج هستند». گفته شده است که همه اهل بدعت در این امت نیز خوارج به حساب میآیند.
هوش مصنوعی: ابو عمر زاذان گفت: علی به من گفت: ای ابو عمر! آیا میدانی یهود به چند فرقه تقسیم شدهاند؟ گفتم: خدا و پیامبرش داناترند. او گفت: یهود به هفتاد و یک فرقه تقسیم شدهاند، که همه در عذابند مگر یک فرقه که نجاتیافته است. آیا میدانی این امت به چند فرقه تقسیم شدهاند؟ گفتم: خدا و پیامبرش داناترند. او گفت: این امت به هفتاد و سه فرقه تقسیم شدهاند، که همه در عذابند مگر یک فرقه که نجاتیافته است.
هوش مصنوعی: سپس علی گفت: «آیا میدانی که چند چیز با من متفاوت است؟» گفتم: بله، ای امیر مؤمنان، واقعاً با تو متفاوت است.
هوش مصنوعی: گفت: «بله، در مورد من دوازده فرقه منحرف وجود دارد که همه در آتش جهنم خواهند بود به جز یک فرقه که نجاتیافته است و تو هم از آنها هستی، ای ابا عمر.»
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: «به زودی بر امت من همانند آنچه برای بنیاسرائیل پیش آمد، اتفاق خواهد افتاد، به طوری که اگر در بین آنها افرادی بودند که به طرز علنی عملی انجام میدادند، در امت من نیز کسانی خواهند بود که چنین کارهایی انجام دهند. بنیاسرائیل به هفتاد و دو فرقه تقسیم شدند و امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم خواهد شد، همه آنها در آتش خواهند بود به جز یک فرقه.» از ایشان پرسیدند: آن فرقه چه کسانی هستند، ای رسول خدا؟ فرمودند: «آنچه من و یارانم انجام میدهیم.»
هوش مصنوعی: در این خبر، روایتها و واژهها متفاوت است و توضیح آن به طور خلاصه در سوره آل عمران آمده است.
هوش مصنوعی: تو هیچیک از امور آنها با تو ارتباطی ندارد. یعنی تو مأمور به قتال آنها نیستی، و هنگامی که مأمور به قتال آنها شدی، این حکم باطل شده است. همچنین گفته شده که بر تو از جرایم آنها ضرری نیست، زیرا امور آنها به خداوند تعلق دارد، که او خود عهدهدار جزای آنها خواهد بود. سپس خداوند به آنها اطلاع خواهد داد که چه کارهایی انجام میدادند و آنها را پاداش یا مجازات خواهد کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.