گنجور

 
میبدی

قوله تعالی: ما کانَ اللَّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلی‌ ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ این کار چنین مبهم فرو نگذارند! و این قصه سربسته روزی برگشایند! و این دامن فراهم کرده آخر بیفشانند! و این سر و پای درهم کردگان صافیان و جافیان آخر بینی که از هم باز کنند! فَرِیقاً هَدی‌ وَ فَرِیقاً حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلالَةُ و هر کس را بمأوی و منزل خویش فرود آرند، فَرِیقٌ فِی الْجَنَّةِ وَ فَرِیقٌ فِی السَّعِیرِ یکی در حزب شیطان، کشته حرمان، و اندوه جاودان أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ. یکی نواخته رحمن، در زمره دوستان، بمهر ازل شادان، برو داغ وَ عِبادُ الرَّحْمنِ. امروز تو چند بینی و چه دریابی که درهای اسرار فرو بسته، و مسمار غیب بر در خانه توحید و شرک زده، و کلید آن بخود سپرده که: وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلَّا هُوَ همین است که گفت عزّ و علا: وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَی الْغَیْبِ، و تا نپنداری که آنچه دیده تو بآن نرسد دیده انبیاء نیز نرسد! نمی‌خوانی که: وَ لکِنَّ اللَّهَ یَجْتَبِی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یَشاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ. میفرماید که: ایمان بیارید، و استوار گیرید اللَّه را، که غیب‌دان است و نهان بین، و فرو فرستادگان پیغامبران را که بوحی پاک ایشان را بر غیب همی دارد، و پوشیده مینماید، و چون نماید چندان نماید که خود خواهد، نه چندان که بنده خواهد، کما قال عزّ و جلّ: وَ لا یُحِیطُونَ بِشَیْ‌ءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِما شاءَ. خدای داند که بنده چه برتابد، و وی را چه شاید، و دانستن چیست که وی را بکار آید! مدبّر کار بندگان اوست! کارساز و کارران و نگهبان اوست! صحّ الخبر انّه عزّ و جلّ یقول: ادبر عبادی بعلمی، انی بعبادی خبیر بصیر.

وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ... الآیة «بخل» بر زبان علم و مقتضی شریعت منع واجب است و واجب از مال اندکی است از فراوان، درویش را اندک دهد، و خود را فراوان بگذارد. باز بزبان طریقت و اهل اشارت بخل آنست که: خود را اندکی بگذارد، ذرّه‌ای از مال، یا نفسی از حال، و المکاتب عبد ما بقی علیه درهم.

مال و حال در راه این جوانمردان صورت سگ دارد، و عشق در عالم خویش صورت فریشته، و شرع مصطفی (ص) خبر میدهد که فریشته با سگ بد سازد، در هیچ منزل با وی فرو نیاید.

لا یدخل الملائکة بیتا فیه کلب او تصاویر.

کی در آید فرشته تا نکنی

سگ ز در دور و صورت از دیوار

کی در احمد رسد و در صدیق

عنکبوتی تننده بر در غار

پرده بردار تا فرود آرند

هودج کبریا بصفّه بار

لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِینَ قالُوا کریما! خدایی که شنواست، و در شنوایی بی‌همتا، شنونده آوازها، و رسنده بشنوایی خود برازها، و پاسخ کننده نیازها. با موسی و هارون (ع) گفت: لا تَخافا إِنَّنِی مَعَکُما أَسْمَعُ وَ أَری‌، میگوید: بر فرعون شوید و از وی مترسید، که من بیاری و نگهداشت با شماام، می‌شنوم و می‌بینم! و عایشه صدّیقه در قصه مجادلة گفت: الحمد للَّه الّذی وسع سمعه الاصوات.

لقد جاءت المجادلة الی رسول اللَّه (ص). تکلّمه فی جانب البیت ما اسمع ما تقول، فأنزل اللَّه عزّ و جلّ: قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِی تُجادِلُکَ فِی زَوْجِها الآیة. و عن ابی موسی انّ النّبیّ (ص) لمّا دنا من المدینة کبّر اصحابه، فقال: یا ایها الناس انکم لا تدعون اصم و لا غائبا، ان الذی تدعونه بینکم و هو بین اعناق رکابکم، و فی روایة اربعوا علی انفسکم فانکم لا تدعون اصم و لا غائبا و انما تدعون سمیعا قریبا.

قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِیرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِیاءُ این سخن شبه شکوی دارد، با دوست می‌راند که دشمن چه میگوید تا دوست بنازد، و باشد که دشمن از آن باز گردد.

و عجب آنست که نعمت هم چنان به ادرار بدشمن می‌رساند، و بآن ناسزا که می‌شنود نعمت وانستاند، سبحانه ما ارأفه بخلقه! و در بعضی اخبار است: ما احد اصبر علی اذی یسمعه من اللَّه، یدعون له ولدا و هو یرزقهم و یعافیهم. از روی اشارت میگوید: شما که بندگان و رهیگان‌اید، از خصمان خویش در گذارید، و تا توانید عفو کنید، و نعمت و رفق خویش از دوست و دشمن باز مگیرید، و خلق نیکو با دوست و دشمن، آشنا و بیگانه کار فرمائید و به‌ قال النّبیّ (ص): انّ اللَّه عزّ و جلّ اوحی الی ابراهیم (ع): انّک خلیلی حسّن خلقک و لو مع الکفّار، تدخل مداخل الأبرار، فانّ کلمتی سبقت لمن حسّن خلقه، ان اظلّه تحت عرشی، و اسکنه حظیرة قدسی، و ادنیه من جواری.

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode