مسعود سعد سلمان » توصیفات » شهرآشوب » شمارهٔ ۳۵ - سایبان کرده دلبر از پیکر خواهی کز آفتاب کنی سایه مر مرا ای از همه ظریفان یکسر ظریف تر سایه نیوفتد صنما بر من از تنت زیرا ز آفتاب تن تو لطیف تر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات از معشوق خواستار سایهاش است و میگوید که اگر از آفتاب بخواهد سایهاش را بر او بیفکند، این تنها به خاطر لطافت و زیبایی اوست. او اشاره میکند که سایه معشوقش بر او نیفتد چرا که تن معشوقش از آفتاب نیز لطیفتر و زیباتر است.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از نور آفتاب سایهام کنی، ای نازنین که از همه لطیفتر هستی، این کار را انجام بده.
هوش مصنوعی: من میگویم که سایهات بر من نیفتد، چون بدن تو از نور آفتاب لطیفتر و زیباتر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.