گنجور

 
 
 
ابوسعید ابوالخیر

عصیان خلایق ارچه صحرا صحراست

در پیش عنایت تو یک برگ گیاست

هرچند گناه ماست کشتی کشتی

غم نیست که رحمت تو دریا دریاست

اوحدالدین کرمانی

مستی زمی عشق و نه مستی زمی است

وآن کس که زمی مست بود مست کی است

دیوانه بهار دید گفتا که دَی است

جنبیدن هر کسی از آنجا که وی است

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از اوحدالدین کرمانی
شاه نعمت‌الله ولی

عالم بر رندان به مثل جام می است

ساقی و حریف و جام می جمله وی است

دریا و حباب و موج آبست بر ما

خود جام حباب خالی از آب کی است

اهلی شیرازی

مجنون چه اگر تشنه بحسن لیلی است

لیلی بمثل قطره و مجنون سیلی است

یونس بدرون ماهی اندر صورت

ماهی بدرون یونس اندر معنی است

شیخ بهایی

مرا ز عشق نه عقل و نه دین و نه دنیاست

چه زندگیست که من دارم این چه رسوائی است

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از شیخ بهایی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه