هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساس عمیق اندوه خود نسبت به مرگ محبوبش سخن میگوید. او بیان میکند که اگر دلش را به جای لباسش بپوشد، شاید از غم جگرش خون بریزد. همچنین در چشمانش از مرگ محبوبش اشکهایی دارد و میگوید تا زمانی که زنده است، به خاطر مرگ او میگرید و خون عواطفش را میخورد.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساس عمیق اندوه خود نسبت به مرگ محبوبش سخن میگوید. او بیان میکند که اگر دلش را به جای لباسش بپوشد، شاید از غم جگرش خون بریزد. همچنین در چشمانش از مرگ محبوبش اشکهایی دارد و میگوید تا زمانی که زنده است، به خاطر مرگ او میگرید و خون عواطفش را میخورد.
هوش مصنوعی: اگر دل نیکو و درستکاری داشتم، شاید با اندکی درد و غم، جگرم خون گریه کند.
هوش مصنوعی: در چشمان من از فقدان تو اشکهای زیادی هست و برای مرگ تو، تا زمانی که زنده هستم، این اشکها را میریزم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر در سفرم تویی رفیق سفرم
ور در حضرم تویی انیس حضرم
القصه به هر کجا که باشد گذرم
جز تو نبود هیچ کسی در نظرم
پُر آب دو دیده و پُرآتش جگرم
پُر باد دو دستم و پُر از خاک سَرم
هر چند که بی بهانه دوری ز برم
من خویشتن از جمله همانجا شمرم
در بست وفای تو چنان چشم سرم
کز شرم تو در خیال تو در نگرم
ای فاخته دل چو من به رویت نگرم
زیبایی طاوس به بازی شمرم
با خنده کبک چون درایی ز درم
دل همچو کبوتری بپرد ز برم
خواهم که ز دور در جمالت نگرم
می نتوانم از آنکه بی پا و سرم
از عالم خود اگر تو ای مایۀ حسن
نظارۀ حسن خود کنی رشک برم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.