هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر از عشق خود به طور احساسی سخن میگوید و بیان میکند که به خاطر عشقش مانند ابر میگرید و از درد عشق، چهرهاش زرد و غمگین شده است. او تضاد میان زردی چهرهاش و زیبایی عشق را به تصویر میکشد، با این حال در دلش هنوز امیدی به بهار وجود دارد.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر از عشق خود به طور احساسی سخن میگوید و بیان میکند که به خاطر عشقش مانند ابر میگرید و از درد عشق، چهرهاش زرد و غمگین شده است. او تضاد میان زردی چهرهاش و زیبایی عشق را به تصویر میکشد، با این حال در دلش هنوز امیدی به بهار وجود دارد.
هوش مصنوعی: در عشق تو مانند ابری بیتاب و غمگین میگریم و از درد همچون برگی زرد، چهرهام غمگین و پَر از اندوه است.
هوش مصنوعی: من در حالی که با زردی چهره و اشکهای زیبا به یاد روی محبوبم در روزهای پاییزی هستم، در چشمانم همواره بهاری جاودان وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا چند حدیث قامت و زلف نگار
تا کی باشی تو طالب بوس و کنار
گر زانکه نهای دروغزن عاشقوار
در عشق چو او هزار چون او بگذار
گفتم: که بیا وعده دوشینه بیار
ورنه بخروشم از تو اکنون چو هزار
گفتا: دهم ای همه جفا، نک زنهار!
آواز مده که گوش دارد دیوار
ای عاشق دل سوخته اندوه مدار
روزی به مُراد عاشقان گردد کار
با عشق بتان چو اوفتادت سروکار
خورشید شود همان بشادی بیدار
از دولت و از روز بهی دل بردار
عاشق نبود روز بد و دولت یار
بسیار شنیدم من و دیدم بسیار
کاشفته ببود بر تو از هر سو کار
آخر فلکت پشت شد و گیتی یار
تو شاد شدی مخالف و دشمن زار
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.