شادباش ای سپهر آینه وار
که گشادی چو آینه اسرار
نیست معلوم خلق عالم را
که چه بازیچه داشتی در کار
تا تو نیرنگ خویش بنمودی
رنگ گیتی شد از در دیدار
شکم روزگار آبستن
بچه ای زاد چون هزار نگار
روز فرصت ز مهر برد فروغ
باغ دولت ز چرخ دید بهار
یافت سیر و ثبات محکم و راست
ملک ثابت ز کوکب سیار
چرخ زنگارگون زدود چو صبح
تیغ بران فتح را زنگار
بوته مملکت به جوش آمد
گوهر ملک را گرفت عیار
داد اقبال ملک هفت اقلیم
بر جهاندار شهریار قرار
پادشا بوالمظفر ابراهیم
آسمان جاه آفتاب آثار
ملکی خسروی که خوانندش
خسروان جهان ملوک شکار
ملک قطب است و رای او گردون
چرخ نقطه ست و قدر او پرگار
آفتابی است آن سپهر افروز
آسمانی است این زمانه نگار
مهر او را نعیم خلد نسیم
کین او را اثر چرخ شرار
عنصر گوهر قریش از او
بر جهان کبر می کند هموار
تا مزین به نام عالی اوست
روی دنیا و چهره دینار
پادشاها قضا پدید آورد
خلق را بازیی مشعبدوار
به دم جادویی بتفسانید
آتش فتنه کوره پیکار
در شب تیره بلا ماندند
تیغ ها چون ستارگان بیدار
رزم را در زمین پراکن زود
سپهی گشن و لشکری جرار
جوق ها شان سپهر تیرانداز
فوج هاشان درخش تیغ گذار
زنده پیلان بسته را بگشای
شرزه شیران خفته را بگذار
به کله گوشه ای اشارت کن
همه گیتی پیاده بین و سوار
آن ملک زادگان نگر ملکا
به گه حمله بر یمین و یسار
گرز کوبان چو رستم دستان
تیغ داران چو حیدر کرار
ابرها کش به رخش در هر کوه
سیل ها ران به تیغ در هر غار
فرش ها ساز خاک را از خون
پرده ها بند چرخ را ز غبار
سایه رایت ظهیری را
بر جهان سایه همای انگار
مغز گیتی ز جور مست شده است
از سر او ببر به گرز خمار
شربت تیغ قاهری درده
تا ننالد زمانه بیمار
دهن مملکت نخندد خوش
تا سر تیغ تو بگرید زار
هر کجا روی آری از نصرت
پیش نصرت همی برد هنجار
نه قدر سوی تو کشد لشکر
نه قضا پیش تو زند دیوار
آسمانی سزد که پیوسته
بر جهان گردی آسمان کردار
آفتابی روا بود که به طبع
نوربخشی به هر بلاد و دیار
هیچ دانی چه گویم ای عجبی
راست گویی که نیستم هشیار
مغز من خشک شد چو خاک به حبس
تا بماندم چو ریگ بر کهسار
این چه گفتار چون منی باشد
آری گستاخی است در اشعار
کیست اندر همه جهان آخر
از همه خسروان صغار و کبار
که نکرده است تا نخواهد کرد
بندگی تو را به جان اقرار
هر که طاعت نداردت شب و روز
روز روشن کنی بر او شب تار
اگر از سرکشان بی دولت
بکشد سرکشی به نخوت و عار
خویشتن را بدو مکن مشغول
کار او را به روزگار سپار
هیچ دیدی که روزگار چه کرد
پس ازین همه چنین کند همه کار
چه کند بیش از این کند شاها
جای شاهان همی کندت نثار
چرخ گردانت بنده نیک است
به بد و نیک بر جهانش گمار
تا نهد بر کف ولی تو گل
تا خلد در دل عدوی تو خار
طبع آن را بدان کند خرم
جان این را بدین کند افگار
شهریارا جهان گردنکش
گشت حق را تمام خدمتگار
شد به فرمان تو مفوض کرد
عهده عالم اندک و بسیار
دفتر خسروی روی زمین
داشت پیش تو گنبد دوار
تا کنی روشن و گشاده و سهل
هر چه تیره ست و بسته و دشوار
همه گفتار منقطع کردم
گرچه کم نامدم همی گفتار
ملک شرق و شاه غرب تویی
جز خدای جهان نداری یار
زین مبارک رسول خویش بپرس
که زمین کرد زیر پی هموار
باز گو ای سر ملوک زمین
که نکو باز گوید او اخبار
تا در آفاق هیچ شاهی دید
که نخواهد ز تیغ تو زنهار
خسروا نیز دم نیارد زد
بی مراد تو عالم غدار
به بشارت بهشت گشت جهان
نصرت آورد شاخ طوبی بار
نه عجب گر کنون مبشر فتح
پر برآرد چو جعفر طیار
پس ازین شعر فتح گویم از آنک
تیز شد فتح نامه را بازار
تا همی بندد آب در آذر
تا همی بارد ابر در آزار
باش از دولت بهار آیین
همچو آزاد سرو برخوردار
نعمت و جاه و شادی گیتی
بده و برکش و بگیر و بدار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به ستایش از یک پادشاه میپردازد و او را آفتابی میخواند که بر عالم میتابد. او از قدرت و شکوه این پادشاه، ابراهیم، صحبت میکند و نقش او را در ایجاد صلح و خوشبختی در کشورش توصیف میکند. شاعر به توفیقات او در جنگ و اداره مملکت اشاره میکند و او را به عنوان یک رهبر حکیم و بیدار شناسایی میکند. همچنین، شاعر نگرانیهای خود را از کشمکشها و مشکلات موجود در جامعه ابراز میکند و خواهان دوام و ثبات در کشور است. در نهایت، شعر بر اهمیت عدل و دوستی در حکمرانی تأکید میکند و آرزوی کامیابی و خوشبختی را برای همه میافزاید.
هوش مصنوعی: ای آسمان، شاد باش! چون تو مانند آینهای هستی که رازها و اسرار را به خوبی نشان میدهی و گشادهای.
هوش مصنوعی: نمیدانیم که مردم جهان چه نقشی در بازی زندگی داشتهاند و تو چه تدبیری برای آنها در نظر گرفتهای.
هوش مصنوعی: زمانی که تو حقایق و نیرنگهای خود را نشان دادی، دنیا به رنگ و بویی تازه و متفاوت درآمد.
هوش مصنوعی: زندگی مانند زنی باردار است که در حال تولد چیزی جدید و زیباست، چیزی که به فراوانی و زیبایی به دنیا میآید.
هوش مصنوعی: در روزی که به خاطر محبت و لطف به انسانهاست، نور و زیبایی باغ و جوانههای بهار را از چرخ فلک مشاهده میکنیم.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که به ثبات و آرامش در زندگی دست یافته و همچنین حکومتی پایدار و استوار را به دست آورده است که مانند ستارهای ثابت و محکم در آسمان است.
هوش مصنوعی: چرخ دوران غبار و زنگار را کنار زد، همچنان که صبح با تیغ تیز خود، پیروزی را از آلودگیها پاک میکند.
هوش مصنوعی: سرزمین به شدت فعال و پرجنب و جوش شده و ارزش واقعی کشور را شناسانده است.
هوش مصنوعی: توفیق و موفقیت به پادشاهی که بر سرزمینهای هفت اقلیم حکومت میکند، عطا شده است.
هوش مصنوعی: پادشاهی به نام ابراهیم مظفر به مانند آفتابی در آسمان، در اوج قدرت و عظمت خود میدرخشد و نشانههایی از شکوه و جلال در آثار او دیده میشود.
هوش مصنوعی: محلی که به عنوان مرکز سلطنت خسروان شناخته میشود، جایی است که پادشاهان و بزرگانی که در دنیا به شکار مشغولند، به آنجا میآیند.
هوش مصنوعی: فرمانروایی و سلطنت به عنوان نقطه فخر و محور اصلی عالم در نظر گرفته شده است. سرنوشت و تقدیر انسانها به واسطه این فرمانروایی شکل میگیرد و مانند پرگار، مسیر زندگی را مشخص میسازد.
هوش مصنوعی: این زمانه مانند آسمانی است که روشنایی و زیبایی خاصی دارد و همچون آفتابی درخشان میتابد.
هوش مصنوعی: محبت او مانند لذت بهشت است و نشانههای عشقش بر دلهایی که تحت تأثیر فریب و آتش دنیا هستند، تأثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: قبیله قریش به خاطر ویژگیهای برجستهاش در دنیا افتخار و عظمت دارد و به راحتی در میان مردم خود را مطرح میکند.
هوش مصنوعی: دنیای ما و زیباییهای آن به خاطر نام بلند و با عظمت او زینت یافته است.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، قضا و سرنوشت، مردم را مانند بازیای پیچیده و درهم ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: آتش فتنه را با دم جادویی به کوره جنگ بکشید.
هوش مصنوعی: در شب تاریک و پر از مشکل، تیغها مثل ستارههایی که بیدارند، ایستاده و ثابت ماندهاند.
هوش مصنوعی: به میدان جنگ بیا و با سرعت پرچمهای نظامی را برپا کن، زیرا سپاهیان گرسنه و لشکریان بزرگی در راه هستند.
هوش مصنوعی: در آسمان، گروههای تیرانداز مانند فوجی از گلولهها در حال درخشش و پرتاب تیغ هستند.
هوش مصنوعی: زنده بودن فیلهای زندانی را آزاد کن و شیران خفته را به حال خود رها کن.
هوش مصنوعی: به یک نقطه کوچک اشاره کن و ببین چگونه تمام دنیا در حال حرکت است، هم افرادی که پیاده هستند و هم آنهایی که سوار بر وسیلهای میباشند.
هوش مصنوعی: به این موضوع توجه کن که آن کسانی که در ملک زاده شدهاند، در شرایطی سخت و بحرانی به سمت راست و چپ خود مینگرند.
هوش مصنوعی: اگر رستم با دلاوری میجنگد و حیدر کرار با شمشیر خود به دشمنان میکوبد، این نشان دهنده شجاعت و قدرت آنها در میدان نبرد است.
هوش مصنوعی: ابرها همچون پردهای بر چهرهاش کشیده شدهاند و در هر کوه، سیلابها بهسرعت روانه میشوند و در هر غار، تیغی برنده وجود دارد.
هوش مصنوعی: در این بیت به تصویرسازی از صحنهای پرداخته شده که فرشها به نوعی نشانهای از ربودن زندگی و خون مردم هستند و چرخ زندگی در میان غبار و نشانههای جنگ و رنج در حال چرخش است. به عبارتی، زیبایی و فرهنگ در کنار درد و سختیهای موجود به تصویر کشیده شده است.
هوش مصنوعی: سایه پرچم فرودست تو بر دنیا همچون سایه پرندهای بزرگ است.
هوش مصنوعی: جهان به خاطر ناپایداری و مشکلات دچار سردرگمی و گیجی شده است. برای رهایی از این وضع، باید با قدرت و اراده قوی عمل کرد و موانع را از سر راه برداشت.
هوش مصنوعی: تا زمانی که زمانه به درد و رنج مبتلاست، زهر تلخ قدرت و قهر را به او بنوشان تا دیگر نالان نشود.
هوش مصنوعی: تا زمانی که در کشور مشکلات و ناراحتیها وجود دارد، نباید به خوشحالی و خنده پرداخت و باید به حال کسانی که مبتلا به سختیها و غمها هستند، اندیشید.
هوش مصنوعی: هر جا که بروی، یاری و حمایت برایت فراهم میشود و به بهترین شکل ممکن پیش میرود.
هوش مصنوعی: نه لشکری به سمت تو حملهور میشود و نه تقدیر میتواند مانع تو گردد.
هوش مصنوعی: آسمان باید جهانی را تحت پوشش قرار دهد که همیشه در حال گردش است و مانند آسمان عمل میکند.
هوش مصنوعی: آفتاب برای تابیدن و روشنایی بخشیدن به هر سرزمین و دیاری مناسب است.
هوش مصنوعی: آیا میدانی چه چیزی میگویم ای شگفتانگیز؟ حقیقت را بیان میکنم در حالی که در حال حاضر هشیار نیستم.
هوش مصنوعی: ذهن و فکر من همانند خاکی که در حبس قرار دارد، خشک و بیحالت شده است. من مدت طولانی است که مانند سنگریزهای بر روی کوه، بدون هیچ تحرکی باقی ماندهام.
هوش مصنوعی: این چه سخنانی است که کسی مانند من بگوید؟ البته به نظر میرسد که این نوع سخن گفتن جسارتآمیز است در شعرها.
هوش مصنوعی: کیست در میان تمام مردم، که در نهایت همگان، برترین فرمانروایان بزرگ و کوچک باشد؟
هوش مصنوعی: کسی که تا کنون بندگی تو را به جان خود نپذیرفته، هرگز به آن اعتراف نخواهد کرد.
هوش مصنوعی: هر کس که به فرمانبرداری از تو پایبند نیست، در روز روشن نیز زندگیاش مانند شب تاریک خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر فردی بیدولتی به خود ببالد و به طغیانگری ادامه دهد، عاقبت به سرنوشت بدی دچار خواهد شد.
هوش مصنوعی: به خودت مشغول شو و به کارهای او فکر نکن؛ بگذار زمان همه چیز را مشخص کند.
هوش مصنوعی: آیا هیچ وقت فکری کردی که سرنوشت و زمان بر اثر تمام این اتفاقات چه کارهایی را انجام خواهد داد؟
هوش مصنوعی: چه کار دیگری از این بیشتر میتواند انجام دهد، ای شاه، که تو را در مقام شاهان قرار دهد و نثار و قربانی تو گردد؟
هوش مصنوعی: چرخ فلک همیشه در حال چرخش است و به خوبی بر انسانها تأثیر میگذارد، پس باید در زندگی به خوبی و بدی توجه کرد و با درایت در این دنیا عمل کرد.
هوش مصنوعی: وقتی که دوستت به تو محبت و توجه کند، میتوانی با زیبایی و محبت خود قلب دشمنانت را از گلهای زیبا پر کنی و آنها را از خشم و کینه دور کنی.
هوش مصنوعی: طبیعت او به گونهای است که جانش را شاداب میکند و در عوض این حال، او را غمگین میسازد.
هوش مصنوعی: شهریار، بر سریر قدرت نشسته و سرکش شده است، اما در عین حال، با تمام وجود در خدمت حق و خدمت به مردم قرار دارد.
هوش مصنوعی: به خاطر فرمان تو، مسئولیتهای بزرگ و کوچک به عهدهام گذاشته شد.
هوش مصنوعی: خسرو در داستانها و افسانهها به عنوان یک پادشاه بزرگ و با عظمت شناخته میشود که دفتر و کتابهایش بر روی زمین قرار دارد و برتری او به گنبد آسمان اشاره دارد. این بیت به شکوه و بزرگی او و جایگاهی که در میان دیگران داشته، اشاره دارد.
هوش مصنوعی: برای اینکه هر چیزی که تاریک و سخت است، روشن و آسان کنی، باید تلاش کنی و آن را گشوده و ساده جلوه دهی.
هوش مصنوعی: من هرچند که کم صحبت میکنم، اما تمام سخنان خود را قطع کردهام.
هوش مصنوعی: تو پادشاه شرق و غربی و هیچ یاری جز خداوند جهان نداری.
هوش مصنوعی: از پیامبر بزرگوارت بپرس که چگونه زمین زیر پاهایش هموار شد.
هوش مصنوعی: ای افرادی که در زمین قدرت و سلطنت دارید، بگویید چه چیزهایی را که خوب و نیکوست، زیرا او اخبار و اخبار درست را نقل میکند.
هوش مصنوعی: هیچ پادشاهی در دنیا وجود ندارد که از تیغ تو ایمن باشد و نخواهد که از آن در امان بماند.
هوش مصنوعی: افراد قدرتمند و بزرگ نیز نمیتوانند بدون رسیدن به خواستههایشان چیزی به زبان بیاورند، در دنیای فریبندهای که همواره به دنبال خواستهها و آرزوهای کاذب است.
هوش مصنوعی: به خاطر بشارت بهشت، جهان به کمک آمد و شاخ طوبی میوه داد.
هوش مصنوعی: جای تعجب نیست اگر اکنون مژده دهندهی پیروزی مانند جعفر طیار پرچم را به سوی آسمان برافراشته باشد.
هوش مصنوعی: از این به بعد، دربارهی پیروزیها سخن میگویم، چرا که حالا زمان آن فرارسیده که خبر پیروزیها منتشر شود.
هوش مصنوعی: تا هنگامی که آب در آتش شعلهور میشود، ابرها هم باران را در حرارت سوزان نازل میکنند.
هوش مصنوعی: در زیر سایه و نعمت بهار زندگی کن، مانند سرو آزاد و مستقل که از آن برخوردار است.
هوش مصنوعی: از تو میخواهم که به من نعمت، مقام و شادی دنیا را عطا کنی، آنها را به من بدهی و نگه داری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر رخش زلف عاشق است چو من
لاجرم همچو منش نیست قرار
من و زلفین او نگونساریم
او چرا بر گل است و من بر خار؟
همچو چشمم توانگر است لبم
[...]
زان مرکّب که کالبد از نور
لیکن او را روان و جان ازنار
زان ستاره که مغربش دهنست
مشرق او را همیشه بر رخسار
بارگی خواست شاد بهر شکار
بر نشست و بشد بدیدن شار
ای دل نا شکیب مژده بیار
کامد آن شمسه بتان تتار
آمد آن سرو جلوه کرده به ناز
آمد آن گلبن خمیده ز بار
آمد آن بلبل چمیده به باغ
[...]
هست ایام عید و فصل بهار
جشن جمشید و گردش گلزار
ای نگار بدیع وقت صبوح
زود برخیز و راح روح بیار
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.