گنجور

 
منوچهری

این قصر خجسته که بنا کرده‌ای امسال

با غرفهٔ فردوس به فردوس قرینست

همچون حرمش طالع سعدست و مبارک

همچون ارمش نقش مهنا و گزینست

چون قدر تو عالی و چو روی تو گشاده

چون عهد تو نیکو و چو حلم تو رزینست

چوبش همه از صندل و از عود قماری

سنگش همه از گوهر و یاقوت ثمینست

آبش همه از کوثر و از چشمهٔ حیوان

خاکش همه از عنبر و کافور عجینست

 
 
 
خواجوی کرمانی

آن ترک پریچهره مگر لعبت چینست

یا ماه شب چارده بر روی زمینست

در ابر سیه شعشعه ی بدر منیرست

یا در شکن کاکل او نور جبینست

آن ماه تمامست که بر گوشه بامست

[...]

جهان ملک خاتون

عشق تو مرا در دل و جان نقش نگینست

مهر رخ خوب تو بلای دل و دینست

چشم تو خطا کرد که خون دل ما ریخت

الّا نه خطا زان مه خورشید جبینست

دل کار خطا کرد که در زلف تو آویخت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه