الا وقت صبوحست، نه گرمست و نه سردست
نه ابرست و نه خورشید، نه بادست و نه گردست
بیار ای بت کشمیر، شراب کهن پیر
بده پر و تهی گیر که مان ننگ و نبردست
از آن باده که زردست و نزارست ولیکن
نه از عشق نزارست و نه از محنت زردست
به جان اندر قوتست و به مغز اندر مشکست
به چشم اندرنورست و به روی اندر، وردست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به وصف حالتی از صبح میپردازد که نه سرد و نه گرم است و نه تحت تأثیر ابر یا خورشید قرار دارد. شاعر از معشوق خود میخواهد که شراب کهنهای بیاورد تا از آن بنوشند و بر درد و ننگ خود فائق آیند. بادهای که گرچه زرد و نزار است، اما از عشق و رنج خالی است. این شراب قوت و انرژی به جان میدهد، خوشبوست و نورانی به چشم میخورد. در کل، شعر به لذت از لحظهای خاص و فرار از رنجها میپردازد.
هوش مصنوعی: وقت صبح فرامیرسد که نه هوای آن گرم است و نه سرد. نه ابر در آسمان است و نه خورشید میتابد. نه بادی میوزد و نه گرد و غباری در فضا موجود است.
هوش مصنوعی: ای گرانمایه و زیبا از کشمیر، شراب کهنه بیاور و به ما بده، تا از این دنیا و جنگ و جدلهایش خالی شویم و ننگ و عیب را از خود دور کنیم.
هوش مصنوعی: به این باده که رنگش زرد و حالش خراب است، اما نه از عشق بینصیب است و نه از درد و رنج دچار است.
هوش مصنوعی: این جمله به صفاتی اشاره دارد که در عناصر مختلف وجود دارند. به جان، نیرویی دمیده شده و در مغز، دانش و اندیشه نهفته است. در چشم، نور و بینایی وجود دارد و در چهره، جذابیت و زیبایی قابل مشاهده است. این ترکیب از عناصر نشان میدهد که هر قسمت از وجود انسان ویژگیهای خاص خود را دارد که به زندگی و هویت او معنا میبخشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.