هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر به زیبایی و سرزندگی طبیعت اشاره میکند. لاله مانند پری، حسی از شور و شوق را به وجود آورده و نرگس از شرم، اشک میریزد. امروز، گل بنفشه عطر خود را با خاک ترکیب کرده و فردا نسیم سحرگاهی، بوی سمن را پخش خواهد کرد. این تصاویری از زیبایی و نشاط زندگی را به تصویر میکشد.
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۵۱ نوشته:
لغت mix انگلیسی با امیختن همریشه است ،بیختن یا پیختن به معنی افشاندن و نیز پیچیدن است اما در لری امروز به معنی انتخاب کردن است ، سمن را در گرشاسپنامه اسدی به شکل نوسمن اورده که می تواند نام زیبایی برای دختر ان باشد
اکرم در ۱۰ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۴ مرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۶:۵۷ نوشته:
در این رباعی اشاره به تغییردر زندگی میکند. و اینکه زندگی در حال گذران است وهر روز ان به شگلی دیگر است . او ازاخشیج یعنی اب وباد وخاگ واتش نام میبرد که هر روز به شگلی در می ایند
ارسلان انصاری در ۶ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۹:۱۱ نوشته:
مصرع اول درستش اینه در مرو پریر لاله آتش انگیخت اینجوری،چهار شهر(مرو،بلخ،نیشاپور،هرات)چهار زمان(پریر،دیروز،امروز،فردا)چهار بار گل و عناصر چهار گانه باد و اتش و خاک و اب اومده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر به زیبایی و سرزندگی طبیعت اشاره میکند. لاله مانند پری، حسی از شور و شوق را به وجود آورده و نرگس از شرم، اشک میریزد. امروز، گل بنفشه عطر خود را با خاک ترکیب کرده و فردا نسیم سحرگاهی، بوی سمن را پخش خواهد کرد. این تصاویری از زیبایی و نشاط زندگی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: گل لاله همچون پری به آتش عشق افکنده است و دیروز، گل نرگس از شدت شرم، اشکهایش را ریخت.
هوش مصنوعی: امروز گل بنفشه عطرش با زمین ترکیب شده، و فردا در سپیدهدم، بادی به همراه رایحه گل سمن خواهد وزید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آوه که دلارام دلم برد و گریخت
پیمان بشکست و اسب هجران انگیخت
تا دلبر و دل باز بچنگ آرم من
بس خون که زدیدگان فرو باید ریخت
لاله چو پریر آتش شور انگیخت
دی نرگس، آب شرم از دیده بریخت
امروز بنفشه عطر با خاک آمیخت
فردا سحری باد سمن خواهد بیخت
آوه که دلارام دلم برد و گریخت!
پیمان بشکست و اسپ هجران انگیخت
تا دلبر و دل باز بچنگ آرم من
بس خون که زدیدگان فرو باید ریخت
بس رنگ که نقاش ازل می آمیخت
تا بر زبر چشم تو خالی انگیخت
گویی که دل سوخته ام فرصت یافت
وز زلف تو در حمایت چشم گریخت
نتوان ز جفای چرخ گردنده گریخت
دست ستمش به عقل بر نتوان بیخت
آن طاس نگون به گردن آویخته باد
چون سطل که آب روی مردم همه ریخت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.