گنجور

 
خواجه عبدالله انصاری

آوه که دلارام دلم برد و گریخت

پیمان بشکست و اسب هجران انگیخت

تا دلبر و دل باز بچنگ آرم من

بس خون که زدیدگان فرو باید ریخت