شمارهٔ ۷۵۵
سرو در باغ اگر همچو تو موزون خیزد
ای بسا ناله که از بلبل مفتون خیزد
نیک بختی که تواند به تو دیدن هر روز
شادمان خسپد و بر طالع میمون خیزد
ساکنان سر کوی تو نباشند به هوش
کان زمینی ست که از وی همه مجنون خیزد
نیک خواهان به سر پند و من بدخو را
هر دم اندیشه و سودای دگرگون خیزد
صبرم از روی نگارین تو فرماید خلق
وه که این کار ز دست چو منی چون خیزد؟
سوز عشقم چو ز دل خواست، بگفتم به طبیب
گفت این علت از آنهاست که از خون خیزد
اشک خسرو همه خون است و حذر زین دریا
کاین نه موجی ست که از دجله و جیحون خیزد
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.