گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

گر یار به دل درون نباشد

صبر از دل من برون نباشد

بی خواب و قرار ماندم، آری

دل گمشده را سکون نباشد

گر صبر کنیم، جان توان برد

لیکن چه کنیم چون نباشد؟

ای دوست، ز گریه هم بماندم

کاندر تن مرده خون نباشد

دل برد ز خسرو آرزویت

جان برد، ولی کنون نباشد