آن را که غمی باشد و گفتن نتواند
شب تا به سحر نالد و خفتن نتواند
از ما بشنو قصه ما، ورنه چه حاصل؟
پیغام که باد آرد و گفتن نتواند
بی بوی وصالت نگشاید دل تنگم
بی باد صبا غنچه شگفتن نتواند
از اشک زدم آب همه کوی تو تا باد
خاشاک سر کوی تو رفتن نتواند
شوریده تواند که کند ترک سر خویش
ترک سر کوی تو گرفتن نتواند
اندر دل ما عکس رخ خوب تو پیداست
زآیینه کسی چهره نهفتن نتواند
جوینده چه سهل است که بر خود نکند سهل
فرهاد چو خسرو ره رفتن نتواند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره غم و دلتنگی است و بیانگر حالتی است که فرد نمیتواند احساسات خود را بیان کند. آن کسی که غم دارد، در درون خود ناله میزند و نمیتواند خواب راحتی داشته باشد. شاعر از دیگران میخواهد قصهی غم خود را بشنوند، چون اگر این احساسات گفته نشوند، بیفایده است. او همچنین به این نکته اشاره میکند که دلش بدون بوی وصال معشوق آرام نمیگیرد و حتی در دل او، تصویر محبوبش به وضوح واضح است. در پایان، شاعر میگوید که برخی برای دستیابی به عشق خود باید راههای دشواری را طی کنند، زیرا ترک سرزمین عشق آسان نیست.
هوش مصنوعی: کسی که دلش پر از غم است و نمیتواند آن را بیان کند، تا صبح فقط ناله میکند و نمیتواند بخوابد.
هوش مصنوعی: از ما داستان خود را بشنو، وگرنه چه فایدهای دارد؟ پیامی که باد به همراه میآورد، قابل بیان نیست.
هوش مصنوعی: دل تنگ من بدون بوی عشق تو آرام نمیگیرد، و بدون نسیم خوشبوی صبح، غنچهها نمیتوانند شکوفا شوند.
هوش مصنوعی: از اشکهای من، آب همه خیابانهای تو پر شده است تا آنقدر چنان غم و اندوهی وجود دارد که حتی باد هم نمیتواند زبالهها را از در و دیوار کوی تو بزداید.
هوش مصنوعی: شخصی که دلبسته و دیوانه عشق است، میتواند به راحتی از خود و هویتاش دست بکشد، اما نمیتواند از کوی تو و عشق تو دور شود.
هوش مصنوعی: در دل ما تصویر چهره زیبا و دلربای تو وجود دارد، هیچکس نمیتواند این تصویر را پنهان کند، مانند آنکه در آینه نمیتوان چهره را پنهان کرد.
هوش مصنوعی: کسی که به دنبال چیزی میگردد، چرا باید به خود آسانی بگیرد؟ فرهاد، کسی که عاشقانه و با تلاش بسیار برای رسیدن به معشوقش حرکت کرد، اگر نتواند به راهی که دلش میخواهد برود، در واقع در جستوجو شکست خورده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن را که غمی باشد و گفتن نتواند
شب تا به سحر نالد و خفتن نتواند
از ما بشنو قصّه ما ورنه چه حاصل
پیغام که باد آرد و گفتن نتواند
بی بوی وصالت نگشاید دل تنگم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.