باغم عشق تو می سازیم ما
با تو پنهان عشق می بازیم ما
در هوای وصل جان افروز تو
پای بند درگه نازیم ما
مردمی کن برقع از رخ برفکن
تا دل و دین هر دو در بازیم ما
یک زمان از سر بنه گردن کشی
تا به گردون سر برافرازیم ما
گر نخواهی گشت با ما مهربان
خانه هستی براندازیم ما
بعد از این با کس نه پیوندیم دل
بعد از این با خود نپردازیم ما
چون ز خسرو درد دل بشنید، گفت
غم مخور روزیت بنوازیم ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و اتصال عمیق به معشوق است. شاعر از ساخته شدن باغی از عشق صحبت میکند و به تأثیرات مثبت و جانافروزی وصل به معشوق اشاره میکند. او از معشوق میخواهد تا نقاب از چهره بردارد تا بتوانند به راحتی عشق را تجربه کنند. همچنین، شاعر به احساسات دوگانهاش اشاره میکند و بیان میکند که اگر معشوق دوستش نداشته باشد، زندگی را تغییر خواهند داد. در پایان، او به تسلی دادن معشوق در دردها و غمها اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ما با عشق تو، جایی را مانند باغی زیبا میسازیم و در کنار تو به طور پنهانی، عشق را تجربه میکنیم.
هوش مصنوعی: در هوای وصال تو که جان را پر از شوق و نشاط میکند، ما به این درگاه فخر و زیبایی وابستهایم.
هوش مصنوعی: ای دل، چهرهات را از نقاب بیرون بیاور تا هم بتوانیم به عشق و هم به دیانت خود بپردازیم.
هوش مصنوعی: مدتی سر خود را بالا بگیریم و با افتخار به آسمان نگاه کنیم.
هوش مصنوعی: اگر نمیخواهی با ما مهربان باشی، ما خانهات را خراب میکنیم.
هوش مصنوعی: از این به بعد با کسی رابطه نخواهیم داشت و دیگر به احساسات خودمان نیز رسیدگی نخواهیم کرد.
هوش مصنوعی: وقتی خسرو درد دل را شنید، گفت نگران نباش، ما روزیت را با نوازش دادن تسکین میدهیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از وجود تو سرافرازیم ما
پس بسوز این جهان سازیم ما
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.