از بند زلف غمزدگان را سبب فرست
وز قند لعل دلشدگان را طرب فرست
از من به فن لب آمده جانی ربوده ای
یک بوسه نامزد کن و بازم به لب فرست
تو ماه و من چو تار قصب در غمت ضعیف
ای ماهتاب، نور به تار قصب فرست
امروز چون به خنده رطب لب گشوده ای
ما را خبر از آن رطب بوالعجب فرست
سلطانی از پی تو فرستاد جان، تو نیز
از وعده وصال به جانش طرب فرست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از غم و دلشکستگی عشاق صحبت میکند و از معشوق میخواهد که با فرستادن بوسهای و نوید وصال، دلهای دلباختگان را شاد کند. او خود را در برابر زیبایی معشوق ضعیف و ناچیز میبیند و از او میخواهد که نور و شادی را به زندگیاش وارد کند. شاعر همچنین اشاره میکند که معشوق با لبخندش دلها را میرباید و خواستار پیامی از خوشی و وصال است. در نهایت، او به پادشاهی اشاره میکند که به خاطر عشقش جان میدهد و از معشوق میخواهد که برای او نیز شادی و طرب را فرستاده شود.
هوش مصنوعی: از گیسوان غمگینان، پیام خوشحالی بفرست و از دندانهای مرواریدی دلبرها، شادی و لذت را هدیه بده.
هوش مصنوعی: این بیت به احساس عمیق عاشقانه اشاره دارد. گویا شخصی از دیگری خواسته که یک بوسه به او بدهد و این بوسه به قدری ارزشمند است که گویی جان او را گرفته است. او خواهان این است که دوباره همین تجربه را تکرار کند.
هوش مصنوعی: تو مثل ماهی و من همچون نخی ضعیف در اندوه تو هستم. ای ماه تابان، لطفاً نور خود را بر این نخ ضعیف بتابان.
هوش مصنوعی: امروز که با خنده لبخند به لب آوردهای، برای ما از آن خرماهای شگفتانگیز خبر بفرست.
هوش مصنوعی: یک پادشاه به دنبال توست، اکنون تو هم از طرف خود با وعده دیدار به او شادی و نشاط بفرست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.