سر آن قامت چون سرو روان خواهم گشت
خاک آن سلسله مشک فشان خواهم گشت
دود دلهاست درین خانه مرا بو آمد
سگ کویم همه شب نعره زنان خواهم گشت
سوخته چند کشم آه نهانی آخر
وه که دیوانه شده گرد جهان خواهم گشت
وقت تست اکنون، ای دیده و وقت ما نیست
که من امشب به سر کوی فلان خواهم گشت
بنده عشقم، آنان که درین غم مردند
تا زیم گرد سر تربتشان خواهم گشت
آخر این عمر گرامی ست که بر می گذرد
وعده تا کی نه دگر بار جوان خواهم گشت
من بدین دیده گهی سیر ترا خواهم دید؟
تا کی آخر به درت دیدکنان خواهم گشت
حد خسرو، اگر اینست که پیشت میرد
جان چه باشد که ز بهرت من ازان خواهم گشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.