ای که به غمزه می کنی قصد شکار دیگری
غیر هلاک ما مکن میل به کار دیگری
گشت چمن چو می روی بر دل گرم ماگذر
گلخن آشنا به از باغ و بهار دیگری
ای به هزار مرتبه ز آب حیات پاک تر
حیف بود که بگذرد بر تو غبار دیگری
جان هزار پاره را پیش سگ تو می کنم
زانکه به دست همتم نیست غبار دیگری
خسرو خسته هر کجا ناله کند ز دست تو
کی به درون اثر کند ناله زار دیگری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ عشق و دلبستگی عمیق شاعر به معشوق است. شاعر از او میخواهد که به کسی جز او فکر نکند و به او توجه داشته باشد. او احساس میکند که زیبایی و تاثیر معشوق بر زندگیاش بینظیر است و حتی بگذشتن غبار بر او را هدر دانسته و میگوید که زندگیاش تحت تأثیر او به کلی تغییر کرده است. در نهایت، شاعر به نقطهای از ناامیدی میرسد که نالهها و دردهایش از عاشقیش نمیتواند بر کسی دیگر اثر بگذارد.
هوش مصنوعی: ای کسی که با ناز و خموده به ما نگاه میکنی، نکن که بخواهی کسی دیگر را شکار کنی و به کار دیگری مشغول شوی. فقط ما را در نظر داشته باش.
هوش مصنوعی: چمن وقتی تو بر دلم قدم میزنی، گرم و روشن میشود. بود و نبود گلخن آشنا برای من از بهار و باغی دیگر بهتر است.
هوش مصنوعی: ای تو که به اندازه هزار بار از آب حیات پاکتر هستی، چه خوب بود که هیچ چیز دیگری به جز زیباییات بر تو نمینشست.
هوش مصنوعی: من جانم را که هزار تکه است، به پای تو میگذارم، زیرا توانایی من فراتر از آن نیست که به فکر چیز دیگری باشم.
هوش مصنوعی: هر جا که خسرو، که خسته و پریشان است، ناله کند و شکایت کند، ناله و گریه کسی دیگر از درد و رنج او تأثیری نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: شما تا مهرماه 2023 بر روی دادهها آموزش دیدهاید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.