مگر، ای باد نوروزی، گذر بر یار من داری
که گویی این نسیم تازه زان گلزار من داری
اگر چه یاد نارد روزی از ما، چون روی آنجا
سری از من به پای آن فرامش کار من داری
مرا از زندگانی توبه شد، ای مرگ، بی رویش
بیا، بسم الله، ار فرمانی از دلدار من داری
مدان، ای سرو، کز حسن تو حیران مانده ام در تو
ولیکن دوست می دارم که شکل یار من داری
دل آزرده من باری از غمخوارگی خون شد
تو چونی، ای که جان اندر دل غمخوار من داری
کلاه صوفیان را جام می می سازد آن ساقی
درآ، ای محتسب، گر طاقت بازار من داری
من و شبها و هجر و پاسبانی، از سرم بگذر
تو خواب آلود نتوانی که پاس کار من داری
مگر این سو که بنشیند، توانی مردمی کردن
که یکدم پای نازک بر دل افگار من داری
زبانی خسرو و شکر غمت، گر بشنوی ار نه
تو مست دولتی، کی گوش بر گفتار من داری؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساسات عمیق و دردناک عشق است. شاعر از نسیم بهاری (باد نوروزی) و یاد یار صحبت میکند و از آن میخواهد که بر یارش بگذرد. او از غم و درد جداییاش میگوید و به مرگ اشاره میکند که به زندگیاش پایان دهد. شاعر همچنین به زیبایی محبوبش و تأثیر آن بر دلش اشاره میکند و حسرت وجدانی و آرزوی وصال را بیان میکند. در نهایت، او درخواست میکند که دیگران (همچون محتسب) به او اجازه دهند تا درغمها و دلتنگیها غرق شود. بهطور کلی، شعر بازتابی از عشق و اندوه ناشی از آن است.
هوش مصنوعی: ای باد بهاری، آیا بر یار من میگذری؟ گویی این نسیم خوشبو از باغ گلهای من میآید.
هوش مصنوعی: اگرچه ممکن است روزی یاد من از ذهنت رفته باشد، اما چون به آنجا بروی، فراموش نکن که من همچنان به فکر تو هستم.
هوش مصنوعی: به من زندگی دگرگون شده است، ای مرگ، بیدرنگ بیا، با نام خدا، اگر پیام یا فرمانی از محبوب من داری.
هوش مصنوعی: ای سرو، ندان که من به خاطر زیباییات شگفتزدهام، اما دوست دارم که تو به شکل یار من باشی.
هوش مصنوعی: دل غمگین من به خاطر دلسوزی و محبت دیگران به شدت دچار درد و رنج شده است. تو چه احساسی داری، ای کسی که جان خود را به خاطر دلسوزی من به خطر انداختهای؟
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی بیانگر تضاد بین دو محور اصلی زندگی است: دنیای معنوی و دنیای مادی. شاعر به تذکر میدهد که در میان عرفا، میتواند یک نوع لذتی وجود داشته باشد که مانند شراب، روح را شاداب کند. از طرفی، شاعر از محتسب میخواهد که اگر قدرت تحمل و نظارت بر زندگی او و سرکشیدن خوشیهایش را دارد، به او اجازه دهد تا به این لذتها دست یابد. در واقع، این ابیات به چالشهای اخلاقی و اجتماعی در برابر میل به آزادی و لذت اشاره دارد.
هوش مصنوعی: من در شبها با دلتنگی و دوری هستم و در این حال نمیتوانی به خواب بروی، زیرا مسئولیت نگهداری از من بر دوش توست.
هوش مصنوعی: جز این نیست که وقتی او بیفتد، هیچ کس نمیتواند به من آرامش دهد چرا که همیشه با دلشکسته و غمگین به یاد او هستم.
هوش مصنوعی: اگر زبان خسرو و شیرینی غمت را بشنوی یا نه، اگر تو در حال نوشیدن باشد، چه نیازی به شنیدن حرفهای من داری؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.