جان من بر دست بیدادم مده
دم به دم هر روز بر بادم مده
ناله من نیست بی دردسری
گوش را ره سوی فریادم مده
داد اگر خواهم، بخواهی کشتنم
ور نخواهی کشتنم، دادم مده
جان که در محنت بپروردم بخواه
دل که در خدمت فرستادم مده
دوست گر دشمن شود رفت ای خیال
تو همم دشمن شوی، یادم مده
می دهی کوهی ز غم جان مرا
خسروم آخر، نه فرهادم، مده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و دردناک یک شاعر است که به عشق و از دست دادن میپردازد. او از معشوق میخواهد که جانش را به دردسر نیندازد و در مقابل، هر فریادش را بشنود. شاعر میگوید که اگر روزی بخواهد، آماده است که جانش را فدای عشق کند، ولی نمیخواهد معشوقش او را فراموش کند. همچنین، به مشکلات و غمهایی که در زندگی دارد اشاره میکند و از این میگوید که حتی اگر دوستش دشمن شود، یاد او را فراموش نخواهد کرد. در نهایت، شاعر از بغض و غم سنگینی که بر دوشش است صحبت میکند.
هوش مصنوعی: هر لحظه جان من در دستان توست، پس دائماً آن را نادیده مگیر و به باد مده.
هوش مصنوعی: ناله من بدون درد و رنج نیست، پس برای شنیدن فریاد من گوش خود را نکنید!
هوش مصنوعی: اگر بخواهم حق خود را بگیرم، میدانی میتوانی مرا بکشانی یا نکشانی؛ اما اگر نمیخواهی کاری کنی، پس حق مرا هم به من نده.
هوش مصنوعی: روحی را که در سختیها پرورش دادهام، طلب نکن. دل را که در خدمت تو قرار دادهام، رها کن.
هوش مصنوعی: اگر دوستم دشمن شود، ای خیالت، شاید تو هم دشمن من شوی، اما مرا به یاد آن ننداز.
هوش مصنوعی: به من آنقدر غم و اندوه میدهی که جانم را خسته کردهای، اما من نه در مرتبه فرهاد هستم و نه توان تحمل این بار را دارم، پس لطفاً چنین سنگینی را به دوش من نگذار.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.