صواب نیست به تو فکر حور عین کردن
خطاست نسبت زلفت به مشک چین کردن
برای خاطر دشمن ز دوست برگشتی
روا نباشد با دوستان چنین کردن
شکاره ای نبرد جان ز تیر غمزه تو
چه حاجت است به هر جانبی کمین کردن؟
هزار جان گرامی هنوز کم باشد
فدای خاک ره مرد دوربین کردن
مکن تعجب از این داغ می بر این خرقه
به حشر خواهم از این داغ بر جبین کردن
ندارد از تو دمی صبر در جهان خسرو
مگس شکیب ندارد ز انگبین کردن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در مورد عشق و احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره میکند و بیان میکند که فکر کردن به زیباییهای او اشتباه است. او میگوید که بازگشت به دشمن به خاطر دوستی خطاست و نباید این کار را انجام داد. شاعر از درد و رنجی که از تیر غمزه معشوق میکشد، صحبت میکند و اینکه جانهای گرانبها برای عشق او کافی نیست. در نهایت، او بر احساس عمیق و عدم تحملی که از فقدان عشقش دارد، تأکید میکند و میگوید که مانند مگس، طاقت صبر در برابر شیرینی عشق را ندارد.
هوش مصنوعی: تفکر در مورد زیباییهای بهشتی برای تو درست نیست و این که موهای تو را با مشک مقایسه کنیم، اشتباه است.
هوش مصنوعی: به خاطر دشمن، نباید به دوستان خود بیمحلی کنی؛ این کار ناپسند است.
هوش مصنوعی: عزیز من، وقتی نگاه تو مانند تیر زهرآگین به دل مینشیند، نیازی نیست که برای آزار دیگران در کمین بمانی.
هوش مصنوعی: اگرچه هزار جان با ارزش داشته باشم، اما باز هم کم است که فدای خاک راه مردی شوم که دوربین است و میبیند.
هوش مصنوعی: از اینکه این نشانهی عشق روی این لباس هست، تعجب نکن. در روز قیامت، با همین علامت بر پیشانیام معرفی خواهیم شد.
هوش مصنوعی: در جهان، کسی مانند تو صبر و آرامش ندارد، همانگونه که مگس تحمل شیرینی انگبین را ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.