ما عافیت نثار ره درد کرده ایم
جان را به می برید عدم فرد کرده ایم
زین بحر آبگون چو کسی آب خوش نخورد
دل را ز آب خورد جهان سرد کرده ایم
نیک است هر بدی که کند کس به جای من
گر نیک و بد ز هر چه توان کرد کرده ایم
تا چند از طپانچه توان سرخ داشتن؟
روی امل که پیش کسان زرد کرده ایم
این سینه حریف که گردد ز خاک سیر
کردیم پر غبار و چه در خورد کرده ایم
از بهر آن که تیره کنیم آب آسمان
دهر از غبار سینه پر از گرد کرده ایم
نظارگیست چشم در این چرخ مهره باز
این کعبتین در خور آن نرد کرده ایم
ای عشق، درد بخش که درمان مراد نیست
درمان جان خسرو از این درد کرده ایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان دردها و چالشهای زندگی میپردازد. او از فداکاریهایی که کرده سخن میگوید و اینکه جانش را به خاطر عشق و آرزوها قربانی کرده است. شاعر اشاره میکند که اگرچه انسانها در زندگی بدیها و خوبیهایی انجام میدهند، اما همه اینها به نوعی محدودهاند و در نهایت ممکن است بینتیجه باشند. او همچنین به ناامیدی و غم عمیقش اشاره میکند و اینکه در این دنیای پر از خاک و غبار، احساساتی چون عشق و درد را تجربه کرده است. در انتها، به عشق اشاره میکند که در حالی که درد را تسکین میدهد، اما در واقع درمانی برای آرزوهای او نیست.
هوش مصنوعی: ما برای آرامش و سلامت خود، رنج و درد را انتخاب کردهایم و جان خود را در راه عشق فدای میکردهایم، به طوری که در این مسیر، زندگیامان را از دست دادهایم.
هوش مصنوعی: اگر کسی از این دریا که رنگش به آبی خوش میزند، آب خوب ننوشد، دل خود را از این آبها سیراب نکرده، جهانی را که باید با محبت و شادی پر کند، سرد و بیروح کردهایم.
هوش مصنوعی: هر کس به جای من کار نیکی انجام دهد، خوب است، چه خوب و چه بد، ما از هر چیزی که توانستهایم، انجام دادهایم.
هوش مصنوعی: چه مدت میتوانیم با دلی پر از درد و ناراحتی زندگی کنیم؟ در حالی که آیندهامان را به خاطر دیگران به خطر انداختهایم.
هوش مصنوعی: این سینه مانند کسی میماند که نمیتواند در برابر غم و اندوه مقاومت کند. ما از خاک و مشکلات زندگی پر از غبار شدیم و چه آسیبهایی را متحمل شدهایم.
هوش مصنوعی: برای آنکه آسمان زندگی را از غبار و کدورت بپوشانیم، سینۀ خود را که پر از غبار است، تیره کردهایم.
هوش مصنوعی: چشم ناظری در این دنیا به گردش افتاده است و ما با چرخش این زندگی، در واقع در تلاشیم تا به هدفی که در نظر داریم، برسیم. ما به بازی و تلاش در مسیر خود ادامه میدهیم تا به آن کعبه که مقصود ماست، دست یابیم.
هوش مصنوعی: ای عشق، تویی که درد را میدهی و درمان نمیکنی، ما جان خسرو را از این درد پر کردهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.